شعر اشعار دو بیتی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع m.amir
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
.
سر ز بالین به چه امید برآرم سحری
که در آن روز نبینم رخت ای رشک پری
آه از آن شب که نگیری خبر از من در خواب
وای از آن روز که من از تو نگیرم خبری
“عماد خراسانی”
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺳﺎﻋﺖ ﺻﻔﺮ ﻭ ﻣﻦ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎ
ﻭ ﻣﻦ ﮐﻪ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﻻ ﺑﻼﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺳﺎﻋﺖ ﺻﻔﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻐﺾ ﻣﻦ ﺗﺮﮎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ
ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﻫﺎ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ای یاد تو در ظلمت شب همسفر من
وی نام تو روشنگر شام و سحر من
جز نقش تو نقشی نبود در نظر من
شب ها منم و عشق تو و چشم تر من
.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام زما و نی ‌نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می توان از آب و از نان و از جان خود حتی گذشت
ممکن اما نیست مجنون بود و از لیلا گذشت
عاشقان را جامه ای پوشیدنی جز چشم نیست
یا ز خیر عشق یا میباید از دنیا گذشت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگر ماه بودی، تو را از ل*ب برکه‌ها
اگر آه بودی، تو را از دل سینه‌ها
اگر راه بودی، تو را از کف خیل وامانده‌ها
تو اما نه ماهی، نه آهی، نه راهی
فقط گاه گاهی، فقط گاه گاه…
“مژگان عباسلو”
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در سایه های اشک تو تصویر میشوم
با واژه های شعر تو تعبیر میشوم
با آخرین نگاه دو چشم جوان تو
من قطره قطره میچکم و پیر میشوم
.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد
آب بر آتش تو ریختم و سود نکرد
آزمودم دل خود را به هزاران شیوه
هیچ چیزش بجز از وصل تو خشنود نکرد
.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شب آشیان شب‌زده، چکاوک شکسته‌پر
رسیده‌ام به ناکجا، مرا به خانه‌ام ببر
کسی به یاد عشق نیست، کسی به فکر ما شدن
از آن تبار خودشکن تو مانده‌ای و بغض من
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ای آنکه مرا بسته ی صد دام کنی
گویی که برو در شب و پیغام کنی

گر من بروم تو با که آرام کنی
همنام من ای دوست که را نام کنی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین