شعر [ماه‌تاب شعر]

می دهم خود را
نوید سال بهتر سال هاست...


? مهدی اخوان ثالث
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

کم مباد از خانه ی دل

پای تو...

?مولانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گل عشق مبویید ؛ که آن بوی وفا رفت ...

| هوشنگ ابتهاج |
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
همین جا

کنار رازقی های باغچه

زیر سایه این گل سرخ

من را به خاک بسپار . ..



می دانم که تو

مهربانی !



هر روز باغچه را آب می دهی

و من

با یک شاخه گل سرخ

و عطر رازقی ها

به انتظار دست های تو

نشسته ام...



#عليرضا_اسفنديارى
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
• تو را در روزگاری دوست دارم،‌ •
• که عشق را نمی شناسند... •
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تُو مرا
جان و جَهانی
چِه کنم جان و جَهان را...

?مولانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در آن دوری و بدحالی نبودم از رُخَت خالی
به دل می‌دیدمت وز جان سلامت می‌فرستادم
سِزَد کز خون من نقشی برآرد لعل پیروزت
که من بر دُرج دل مُهری به جز مِهر تو ننهادم
به جز دام سر زلفت که آرام دل سایه‌ست
به بندی تن نخواهدداد هرگز جان آزادم

•هوشنگ ابتهاج
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
داد و بیداد نکردم که در اندیشه ی مــن

مرد آن است که غم را به گلو می ریزد

آخرین مرحله ی اوج فرو ریختن است

مثل فواره که در اوج فرو می ریزد



من بنایم همه درس است نه تحسین دو شیخ

دل نبستم به بنایی که فرو ریختنی ست

دل نبستم به خودِ مدرسه حتی! چه رســد ــ

ــ به عبایی که پس از مدرسه آویختنی ست



گوسفندان ِ فراوان هوس ِ چوپان است

آنچه دل بسته به آن است فقط تعداد است

شاعـــر امّـــا غـــم تعداد ندارد وقتی

پرچمش کوفته بر قـُـله ی استعداد است



شاعر این مسئله را خوب به خاطر دارد

که نــفـس می کــشــد این قــشــر به جــو سازی ها

هر کسی انجمـنــش کنج اتاقــش باشد

بی نیاز است از این خانه زنک بازی ها !



می روم پشتِ همه بلکه از این پس دیگر

پشت من حرف نباشد که چه شد یا چه نشد

می روم تا نفسی تازه کنم برگردم

کاش روزی برسد هر که رَوَد خانه ی خود ...

یاسر قنبرلو​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بیراهه رفته بودم
آن شب
دستم را گرفته بود و می کشید
زین بعد همه عمرم را
بیراهه خواهم رفت...

"حسین پناهی"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گناهش چیست تنگی عاشق ماهی شود اما

تمام عمر ماهی از وجودش بی خبر بودن...


| غزل سهرابی |
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین