L Lidiya مهمان 1/16/24 #133 زندگی اختیاریه در چهارچوب اجبار؛ میتونی از بین چیزایی که مجبوری به انجام دادنشون، انتخاب کنی. # آخرین ویرایش: 1/16/24
L Lidiya مهمان 1/16/24 #134 یک روز باید جدا شد ، باید تنها ماند ، باید شکست ؛ اما در این شکستگی ، تنها فقط به تو فکر میکنم ... آخرین ویرایش: 1/16/24
L Lidiya مهمان 1/16/24 #135 شایدزندگی آن جشنی نباشدکه آرزوشوداشتی٬اماحال که دعوت شدی زیبا برقص آخرین ویرایش: 1/16/24
L Lidiya مهمان 1/16/24 #136 چگونه راز دلم همچو نی نهان مانَد؟ که داغ عشق تو پیدا ز بند بند من است... آخرین ویرایش: 1/16/24
L Lidiya مهمان 1/16/24 #137 تنها شادی ام این است که ، هیچکس نمیداند کجا هستم ؛ کاش میتوانستم همین را ، تا ابد کش دهم ، خیلی دلخواه تر از مرگ است :") آخرین ویرایش: 1/16/24
تنها شادی ام این است که ، هیچکس نمیداند کجا هستم ؛ کاش میتوانستم همین را ، تا ابد کش دهم ، خیلی دلخواه تر از مرگ است :")
L Lidiya مهمان 1/16/24 #139 خسته از خستگیای این دل وامونده خسته از تو ،که خیالت پیشِ من جامونده! سیاوش آخرین ویرایش: 1/16/24
L Lidiya مهمان 1/16/24 #140 آشفتگان عشقت، گیرم که جمع گردند جمع از کجا توان کرد ، دلهای پارهپاره ؟ [فروغی بسطامی]e² آخرین ویرایش: 1/16/24