در حال تایپ دلنوشته مرده‌ها دردشان در صدا نمی‌گنجد | پریا شریفی

Pariya.sh

کاربر جدید
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
30
پسندها
پسندها
223
امتیازها
امتیازها
33
سکه
116
نام اثر: مرده‌ها دردشان در صدا نمی‌گنجد
ژانر: تراژدی، عاشقانه
نویسنده: پریا شریفی
دیباچه:
نادیا، می‌خواهم از پس حنجره‌ی خون‌آلودم صدای خش‌دارم را بشنوی. آسمان به سان خون، سرخ است. دانه‌های برف روی شانه‌ام سنگینی می‌کنند، قو آواز مرگ سر می‌دهد و من چون تگرگی آتش گرفته در کورترین نقطه‌ی این جهان فانی، برایت لالایی می‌خوانم. تو آرمیده‌ای و هیچ‌گاه جهانم این‌گونه خاکستری نبوده است… .
 
•○°●‌| به نام خالق واژگان ‌|●°○•°

do.php



نویسندگان گرامی صمیمانه از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم!

‌‌


پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" با دقت مطالعه کنید.
‌‌


قوانین تایپ دلنوشته


شما می‌توانید پس از 10 پست درخواست جلد بدهید.



درخواست جلد برای آثار

‌‌
پس از گذشت حداقل ۱۵ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ این کار را انجام بدهید.


درخواست نقد دلنوشته

‌‌

پس از 15 پست میتوانید برای تعیین سطح اثر ادبی خود درخواست تگ بدهید.



درخواست تگ برای دلنوشته


همچنین پس از ارسال 20 پست پایان اثر ادبی خود را اعلام کنید تا رسیدگی های لازم نیز انجام شود..


اعلام اتمام آثار ادبی

‌‌

اگر بنا به هر دلیلی قصد ادامه دادن اثر ادبی خود را ندارید می توانید درخواست انتقال به متروکه بدهید تا منتقل شود..



درخواست انتقال به متروکه

‌‌‌

○● قلمتان سبز و ماندگار●○

«مدیریت تالار ادبیات»
‌‌‌‌‌
 
آخرین ویرایش:
همیشه می‌گفتی تا زمانی که چشم‌ها می‌توانند حرف بزنند آدمی چه نیاز به زبان دارد؟ حال می‌توانم آن را با پوست و استخوان درک کنم نادیا! چشمانم در فراغت سرد و بی‌روح شده‌اند، اشک‌ها از کاسه‌ی آن‌ها لبریز و گودی پای چشمم را دریا کرده است. می‌بینی نادیا؟! تمام ناگفته‌ها در سکوت پنهان می‌شوند و از چشم جاری.
 
عقب
بالا پایین