چالش [تمرین نویسندگی]6️⃣

ممنونم از همه‌ی شرکت کنندگان گرامی -118-"{}

۳ پایان‌بندی با “امتیاز مساوی” به عنوان برترین انتخاب شدند.




@RPR"
و در آن ابدیت بی‌رحم، جایی که خاطرات، سنگین‌تر از هر زنجیری بر روح می‌نشستند و آرزوها، مدت‌ها بود که در غبار بی‌زمانی مدفون شده بودند، انسان‌ها دریافتند که جاودانگی، نه موهبتی آسمانی، که نفرینی ازلی بود که هر روز، بار دیگر، آغاز می‌شد.
(ابدیّت به عنوان نفرین) → ادبیات قوی و تأثیرگذار.

• انسجام منطقی: ✔️ (توصیف عمیق از رنج جاودانگی)
• اثر احساسی: سنگین، فلسفی و غم‌انگیز.
• پرداخت شخصیت‌ها: کلی، اما با فضای داستان هماهنگ.
• ابهام یا وضوح: کمی پیچیده، اما قابل درک.
• نوآوری: تصویرپردازی قوی از نفرین جاودانگی.
• زیبایی ادبی: بسیار قوی و شاعرانه.




@زهرا سلطانزاده
وقتی هیچ‌کس نمی‌میرد و هیچ‌چهره‌ای هرگز پیر نمی‌شود، زندگی آرام‌آرام معنا را از دست می‌دهد. دیگر کسی عجله‌ای برای دوست داشتن ندارد، دیگر دلیلی برای آشتی کردن نمی‌ماند. ما به‌جای جاودانگی، به بی‌هدفی رسیدیم. و تازه آن‌وقت بود که فهمیدیم، مرگ نه مجازات، که تنها تذکر لطیف هستی‌ست؛ نعمتی فراموش‌شده، که حضورش به هر لحظه‌ی زندگی وزن می‌داد
(مرگ به عنوان موهبت) → فلسفی و انسانی.

• انسجام منطقی: ✔️ (تضاد بین جاودانگی و معنا)
• اثر احساسی: تأمل‌برانگیز و غمگین.
• پرداخت شخصیت‌ها: منطقی و انسانی.
• ابهام یا وضوح: روشن اما عمیق.
• نوآوری: ایده جالب (مرگ به عنوان موهبت).
• زیبایی ادبی: روان و زیبا.



@(SINA)
و وقتی قرن‌ها گذشت و هیچ‌کس پیر نشد، تازه فهمیدیم که ترسِ رفتن، جای خودش را به ترسِ ماندن داده… و جاودانگی، فقط نام دیگری برای تنهایی‌ست.
(تنهایی در جاودانگی) → عمیق، نوآورانه و زیبا.

• انسجام منطقی: ✔️ (پیوند جاودانگی و تنهایی)
• اثر احساسی: عمیق و غم‌انگیز.
• پرداخت شخصیت‌ها: طبیعی و انسانی.
• ابهام یا وضوح: روشن و تأثیرگذار.
• نوآوری: ایده تازه (جاودانگی = تنهایی).
• زیبایی ادبی: ساده اما قوی.



جوایز تا آخر شب اهدا خواهند شد.
قلمتان درخشان -118-"{}




[INFORMATION]کاربران عزیز میتوانید همچنان در این تاپیک فعالیت داشته و تمرین کنید.[/INFORMATION]​
 
آخرین ویرایش:
بدقولی‌هایم کور و کر شوند انشاالله بلکه من بتوانم روزی یک حس فراموش نشدنی برای تو باشم؛ همان حسی که عشق را در چشمان تو بوسه بزند.
 
عقب
بالا پایین