نظارت همراه رمان پسر پادشاه،دشمن پادشاهی | ناظر: malihe

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Blu moon
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
تشکر، متقابلا
 
درود، پارت‌های جدید آپ شد 💐
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: malihe
درود بر شما نویسنده‌ی عزیز، پارت آخر رو مطالعه کردم. یه چیزی رو باید بهتون توضیح بدم، اگه متوجه نشدید پیشنهاد می‌کنم درخواست مشاوره بدید: ببینید متن شما از لحاظ گرامری و یا حتی سبک هیچ ایرادی نداره؛ اما
داستان شما یه جور لحن حماسی داره، من از همون اول با این سبک که دیالوگ‌ها محاوره باشن مشکل داشتم که خب این سلیقه‌ای برای همین ایرادی نگرفتم ولی با مثال میگم:
آلور… تو خوب می‌دونی هیچ حرکتی بدون حساب و کتاب من نیست. من هر دشمنی رو سر وقتش له می‌کنم.
در متن شما، مشکل ناسازگاری لحن هست. جوری که از یک دراکولا انتظار میره و توصیفاتی که از لحن و غرور او شده، با این جمله که کمی عامیانه است، همخوانی نداره. مثل اینکه یه پادشاه در یک دربار رسمی به جای این که بگه:✅ ای رعیت، بگه ❌ای مردم عادی!
ارباب، این کار شما همه رو مات کرده. جادوگرا دیگه هیچ رمقی برای برگشت ندارن، خفاشای خیانت‌کارم که محو شدن. حالا فقط یه قدم مونده… فقط یه فرمان از شما.
❌این کار شما همه رو مات کرده!
جمله درسته از نظر گرامری ولی لحن: حداقل اگه از زبان معیار استفاده نمی‌کنید. دیالوگ هاتون رو هم روون بنویسید.
✅این کارتون همه رو مات کرده!
همین‌طور قبلا هم بارها گفتم و بازم دارید تکرار می‌کنید.
❌جادوگرا
✅جادوگرها
نمی‌داد. دراکولا با لحن آرام اما سرشار از غرور گفت:
- حالا دنیا آماده‌ست که وارث منو ببینه… ولی به وقتش.
آلور سر تکان داد و لبخندی زیرکانه بر ل*ب نشاند، در حالی که شعف خون‌آلود در دخمه پیچیده بود.
❌دنیا حالا
✅حالا دنیا
❌منو
✅من رو
ارباب بزرگ… با این نقشه هم از شر اون خفاشای خائن خلاص شدین هم دشمنای قدیمی جادوگر رو به زانو درآوردین… و تازه، ارباب جوون‌مون لوسین حالا آماده‌ست که وارث شما بشه.
❌جوونمون
✅جوانمون
هیراشما... من از نقشه پدرم خبر نداشتم. خودت دیدی منم بازیچه بودم. اون منو همون‌طور فریب داد که تو رو.
نگاهش بالا رفت و برای لحظه‌ای چشم در چشم هیراشما شد.
ـ حالا می‌فهمم… همه‌چیز از همون اول یه نقشه بود. آوردن تو توسط تیسازن، اون کتاب لعنتی، همه‌… فقط برای این بود که پدرم انتقامشو بگیره. منم مثل تو یه قربانی بودم تا اون به هدفش برسه.
❌همه چی✅همه( چون اولا همه چی با همه چیز فرق نمی‌کنه، دوم این که تکرارش بی مورد.)
❌انتقامشو✅انتقامش رو
❌منو✅من رو
❌منم✅من هم
❌ واسه ✅برای
لطفاً در نوشتن دیالوگ‌ها بیشتر دقت کنید. بازم پیشنهاد می‌کنم مشاوره بگیرید. خسته نباشید.🌱✅
 
آخرین ویرایش:
ممنون از بازخورد شما. این اثر در ژانر حماسی تعریف نمی‌شود و انتخاب لحن و دیالوگ‌ها برای شخصیت‌ها از جمله دراکولا عامدانه و مطابق با برداشت مدرن و خاص این روایت است. بنابراین تغییر در این زمینه مطابق با vision هنری این پروژه نیست.
 
ممنون از بازخورد شما. این اثر در ژانر حماسی تعریف نمی‌شود و انتخاب لحن و دیالوگ‌ها برای شخصیت‌ها از جمله دراکولا عامدانه و مطابق با برداشت مدرن و خاص این روایت است. بنابراین تغییر در این زمینه مطابق با vision هنری این پروژه نیست.
بنده متوجه شدم که این سبک بخشی از طراحی شماست. اشاره هم کردم که این موضوع کامالا سلیقه‌ای، اصلا هم نگفتم که سهوا این رو انتخاب کردید. وجهه هنری که انتخاب کردید هم قابل درکه شاید به جای یه دراکولای عصبانی یه دراکولای بنفش کارتونیه. شاید بتونید بیشتر راجب این برداشت مدرن و خاصتون در رمان توضیح بدید. یا توصیفاتتون رو عمیق‌تر کنید.
همچنان فکر می‌کنم تغییر لحن می‌تونست به جذابیت بیشتر اثرتون کمک کنه، اما بازم به دیدگاه و تفسیر متفاوت شما احترام می‌ذارم. موفق باشید!🫵🌱
 
منم متوجه شدم شما شخص فرهیخته و آگاهی هستین، به خاطر همین جوابتون رو دادم، در غیر این صورت به یک ایموجی اکتفا می کردم ♡
نیاز به توضیح در نقد انجام میشه و دلیلی برای عنوانش به ناظر حس نشده!
توصیفات لازم بیان شده، این سبک مدرنیته بخواد عمیق بیان بشه نیاز به بیش از هفتاد روز لازم داره، و بنده البته چون گمان کردم این سایت از آگاهی بیش از نسل context داره، دست به قلم بردم.
اما متاسفانه...!
ممنون اما بنده بیشتر از جذب جذابیت دنبال انتشار و تقابل بودم نه به رخ کشیدن استعداد!
یقین دارم شما بیش از آنکه باید... در باید های خودتون گم شدین دوست عزیز تر از جانم ♡
 
منم متوجه شدم شما شخص فرهیخته و آگاهی هستین، به خاطر همین جوابتون رو دادم، در غیر این صورت به یک ایموجی اکتفا می کردم ♡
نیاز به توضیح در نقد انجام میشه و دلیلی برای عنوانش به ناظر حس نشده!
توصیفات لازم بیان شده، این سبک مدرنیته بخواد عمیق بیان بشه نیاز به بیش از هفتاد روز لازم داره، و بنده البته چون گمان کردم این سایت از آگاهی بیش از نسل context داره، دست به قلم بردم.
اما متاسفانه...!
ممنون اما بنده بیشتر از جذب جذابیت دنبال انتشار و تقابل بودم نه به رخ کشیدن استعداد!
یقین دارم شما بیش از آنکه باید... در باید های خودتون گم شدین دوست عزیز تر از جانم ♡
این چیزی که از شما انتظار میره. به عنوان کسی که صاحب چندین اثر، لازم به توضیحات اضافی برای بنده نیست و منم دقیقاً همین رو گفتم.
وظیفه بنده هم دقیقاً همینه گفتن ایراداتی که می‌بینم.
همچنین، شما!
 
عقب
بالا پایین