شرمنده بابت تاخیراین بخشهایی که مشخص کردم توصیفاتت هستن. که همین طور که مشاهده میکنی خیلی زیادن و صادقانه بخوام بگم نیازی به همهشون نیست. میدونم میخوای واقع گرایی و باور پذیری داستانت رو با استفاده از توصیف بهتر کنی و این تلاشت قابل تقدیره، ولی توصیفات زیاد و قطاری راهش نیست عزبزم.
میشه یه خلاصهی کلی از رمانت رو برام بفرستی؟ توی یه پیام خصوصی بفرست که عمومی نباشه و اسپویل نشهشرمنده بابت تاخیر
اگر اجازه بدید پارت رو ویرایش کنم و دوباره بفرستم
در رابطه با سیر رمان، از اونجایی که توی چند تا پارت اول اتفاق مهمی نمیافته اینکه سریع پیش بره خواننده رو هم خسته نمیکنه
متن رو بعد از بازنویسی بفرستم یا نیازی نیست؟خب عزیزم در قدم اول، شما باید تلاش کنی پارت اولت رو به ۶۰ خط فشرده کنی. یعنی یک سری از توصیفات بیدلیل رو کنار بذاری، چیزی که واقعاً لازم نیست رو نگی.
اگر بفرستی که خیلی خوب میشهمتن رو بعد از بازنویسی بفرستم یا نیازی نیست؟
تا ورودشون به شهر جدید داستان رو نوشتمبعد تا پارت ده میتونی یه ماجرای کوتاه از خودت در بیاری تا داستان رو کش بدی. مثلاً مهمون برای ثمین و خانوادهش بیاد و در خلال این مهمونی ثمین با یکی از بچههای فامیل دعواش بشه و حتی بعدش میتونی از این طریق اون بحثی که میخواستی رو هم پیش بیاری.
این یه مثال بود. ببین به چه ماجرای کوتاه دیگهای میتونی فکر کنی
تاپیک زمان رو زدی؟تا ورودشون به شهر جدید داستان رو نوشتم
فقط نیاز به بازنویسی داره
اره، هنوز تایید نشدهتاپیک زمان رو زدی؟