نه بابا ناامید کجا بود خودم خیلی وقته سعی میکنم یاد بگیرم وقتی حس میکنم یاد گرفتم باز به مشکل میخورم دیگه گفتم بیام کمک بگیرم
مشاوره مشاوره‌ی توصیفات
- نویسنده موضوع مینِرا
- تاریخ شروع
خوب کاری کردی. مطمئن باش این جا هر کاری لازم بشه برای ارتقای رمانت انجام میدیم.نه بابا ناامید کجا بود خودم خیلی وقته سعی میکنم یاد بگیرم وقتی حس میکنم یاد گرفتم باز به مشکل میخورم دیگه گفتم بیام کمک بگیرم
قربانت خیلی ممنونمخوب کاری کردی. مطمئن باش این جا هر کاری لازم بشه برای ارتقای رمانت انجام میدیم.
مثالی که زدم بنظرت خوبه برای توصیف؟
خب راستش یه سری ایرادات داره. برای مشاوره‌ی ایرادات نگارشی تو مشاور جدا داری پس از اون می‌گذریم. حتی اگر جملاتت رو جدا شده از هم در نظر بگیریم مثالت دو تا ایراد داره. اولیش اینه که خیلی خشک توصیف می‌کنی (وقتی رمانت رو بخونم اینو مفصل بهت توضیح میدم)
دومیش هم اینه که یه سری چیزهای خیلی مهم رو فقط با یه جمله میگی و رد میشی. مثلاً آتش را برافروخت یعنی چی؟ یعنی اتاق رو آتیش زد یا آتشدانی فانوسی شومینه‌ای چیزی رو روشن کرد؟
منظورت از خشک چیه؟ منم این حس دارم
الان فهمیدم پشت هر یه توصیف یه سوالی میاد به ذهن خواننده باید توصیف شفاف باشه نه گنگ و نه انتظار داشته باشم خواننده بیاد با خواندن یک متن خودش این معما رو حل کنه درست میگم
منظور از خشک در وسط توصیفات از مکان از احساسات کارکتر بگیم؟
نه. می‌دونی من قبل از خوندن رمانت خیلی دقیق نمی‌تونم بگم ولی بذار چند تا از آموزه‌های نقد رو در این زمینه در اختیارت بذارم.
خودمم منتقدم
فقط سوالات که در ذهنم هست اگه جواب بگیرم فکر کنم مشکلم حل بشه
توصیف تو چیزی بین توصیف گل درشت و توصیف قطاریه. یعنی چندتا المان ظاهری مکان رو پشت سر هم ردیف کردی و توصیف رو غلفتی گذاشتی کف دست مخاطب. مخاطب نیاز داره موقع خوندن رمان احساس کنه تو اون فضاست نه این که فقط بشنوه و در نهایت هم یه تصور تار و ناواضح از مکان مذکور داشته باشه.
مثلاً این چیزی که من می‌نویسم رو ببین:
مثلاً این چیزی که من می‌نویسم رو ببین: