همگانی چالش "اگر هنرمند بودم..."

اگر یک پنجره بودم، به سوی تو خود را می‌کشیدم تا که رویت را بگیرم و آفتابی که از پسِ دلشوره‌هایم می‌تابد را نشانت دهم؛ بلکه بیش از پیش به صبح بعد از تاریکی باور پیدا کنی!
 
گر یک کوچه‌ی خلوت بودم…
تمام شب را بیدار می‌ماندم،
مبادا کسی
با گریه‌اش بی‌صدا عبور کند.
 
  • rose
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
اگر یک رنگ بودم، تمام دنیا را به رنگ پیراهنی در می‌آوردم که در آخرین دیدار بر تن کرده بودی...
 
عقب
بالا پایین