عنوان: خستگی، فقط خواب آلودگی نیست...
نوسینده: زهرا سلطانزاده
ژانر: درام
مقدمه:
گاهی خستهای
نه از کار، نه از راه رفتن،
بلکه از تحمل کردن.
از اینکه مدام قوی باشی، در سکوت.
از اینکه هر روز بخوای خودتو قانع کنی که "میگذره"، ولی نمیگذره.
از اینکه هیچکس نفهمه پشت اون لبخند کوچیکت،
یه روحِ بینفس خوابیده.
گاهی خستهای از نقش بازی کردن،
از اینکه باید خوب باشی چون دختر خوبی هستی،
باید سکوت کنی چون بچهی اولی،
باید بسازی چون چارهای نیست…
گاهی خستهای از خودت.
از اینکه چرا نمیتونی بلند شی، چرا نمیتونی داد بزنی،
چرا نمیتونی فقط یه بار بگی:
"من دیگه نمیکشم."
ولی...
همین که هنوز این خستگی رو حس میکنی،
یعنی هنوز یه چیزی توی وجودت زندهست.
یعنی هنوز یه گوشهی کوچیک هست که نخواسته تسلیم شه.
نوسینده: زهرا سلطانزاده
ژانر: درام
مقدمه:
گاهی خستهای
نه از کار، نه از راه رفتن،
بلکه از تحمل کردن.
از اینکه مدام قوی باشی، در سکوت.
از اینکه هر روز بخوای خودتو قانع کنی که "میگذره"، ولی نمیگذره.
از اینکه هیچکس نفهمه پشت اون لبخند کوچیکت،
یه روحِ بینفس خوابیده.
گاهی خستهای از نقش بازی کردن،
از اینکه باید خوب باشی چون دختر خوبی هستی،
باید سکوت کنی چون بچهی اولی،
باید بسازی چون چارهای نیست…
گاهی خستهای از خودت.
از اینکه چرا نمیتونی بلند شی، چرا نمیتونی داد بزنی،
چرا نمیتونی فقط یه بار بگی:
"من دیگه نمیکشم."
ولی...
همین که هنوز این خستگی رو حس میکنی،
یعنی هنوز یه چیزی توی وجودت زندهست.
یعنی هنوز یه گوشهی کوچیک هست که نخواسته تسلیم شه.
آخرین ویرایش توسط مدیر: