پارت سوم
صخره ها ✘ صخرهها ✔
آنجا ✘ آن جا ✔
خالی اش ✘ خالیاش ✔
خانواده ای ✘ خانوادهای ✔
میخواهی ✘ میخواهی ✔
چطور ✘ چهطور ✔
حالیکه ✘ حالی که ✔
کوله اش ✘ کولهاش ✔
شراره های ✘ شرارههای ✔
پیکره ی ✘ پیکرهی ✔
ازین ✘ از این ✔
اورا ✘ او را ✔
همزمان ✘ همزمان ✔
میکرد ✘ میکرد ✔
اماده ✘ آماده ✔
بی مهابا ✘ بیمهابا ✔
میزد ✘ میزد ✔
«دختر پاسخ داد : من... من گم شدم.. نمیدانم چطور ازین جهنم سر در آوردم ، در مزرعه مشغول بودم که یکی از بوقلمون هایمان از آنجا گریخت . در پی تعقیبش راهی جنگل شده که ناگهان خود را اینجا یافتم و مدتی بیش نیست که در این مخمصه گرفتارم. شکارچی خاک و خول کتش را تکان داد» ✘
باید برای نوشتن دیالوگ از نیم خط ( - ) استفاده کنی. وقتی هم که تموم شد از سر خط استفاده کنی تا دیالوگ رو از بقیهی متن جدا کنی.
«دختر پاسخ داد:
- من... من گم شدم.. نمیدانم چطور ازین جهنم سر در آوردم ، در مزرعه مشغول بودم که یکی از بوقلمون هایمان از آنجا گریخت . در پی تعقیبش راهی جنگل شده که ناگهان خود را اینجا یافتم و مدتی بیش نیست که در این مخمصه گرفتارم.
شکارچی خاک و خل کتش را تکان داد» ✔
«ظلمت غالب بر غار را به فروغی آرام آغشته میکرد میکرد.»
تو این جمله یه «میکرد» اضافه نوشتی.
«در همان لحظات پس از کمی درنگ گفت : " آیا کسی منتظر بازگشت تو هست؟ دختر اخم ریزی کرد و گفت : " پدری معلول دارم او به من نیاز خواهد داشت شکارچی سری تکان داد و هیچ نگفت دختر پرسید : تو چی ؟ کسی چشم به انتظارت هست ؟»
این گفت و گو هم همون ایراد رو داره. نه گیومه لازمه نه (") برای تأکید؛ فقط از نیم خط استفاده کن.
«در همان لحظات پس از کمی درنگ گفت:
- آیا کسی منتظر بازگشت تو هست؟
دختر اخم ریزی کرد و گفت:
- پدری معلول دارم او به من نیاز خواهد داشت.
شکارچی سری تکان داد و هیچ نگفت. دختر پرسید:
- تو چی؟ کسی چشم به انتظارت هست؟» ✔
لطفاً کمی کمتر از فاصلههای بی دلیل بین علائم نگارشی و کلمات متنت استفاده کن.
صخره ها ✘ صخرهها ✔
آنجا ✘ آن جا ✔
خالی اش ✘ خالیاش ✔
خانواده ای ✘ خانوادهای ✔
میخواهی ✘ میخواهی ✔
چطور ✘ چهطور ✔
حالیکه ✘ حالی که ✔
کوله اش ✘ کولهاش ✔
شراره های ✘ شرارههای ✔
پیکره ی ✘ پیکرهی ✔
ازین ✘ از این ✔
اورا ✘ او را ✔
همزمان ✘ همزمان ✔
میکرد ✘ میکرد ✔
اماده ✘ آماده ✔
بی مهابا ✘ بیمهابا ✔
میزد ✘ میزد ✔
«دختر پاسخ داد : من... من گم شدم.. نمیدانم چطور ازین جهنم سر در آوردم ، در مزرعه مشغول بودم که یکی از بوقلمون هایمان از آنجا گریخت . در پی تعقیبش راهی جنگل شده که ناگهان خود را اینجا یافتم و مدتی بیش نیست که در این مخمصه گرفتارم. شکارچی خاک و خول کتش را تکان داد» ✘
باید برای نوشتن دیالوگ از نیم خط ( - ) استفاده کنی. وقتی هم که تموم شد از سر خط استفاده کنی تا دیالوگ رو از بقیهی متن جدا کنی.
«دختر پاسخ داد:
- من... من گم شدم.. نمیدانم چطور ازین جهنم سر در آوردم ، در مزرعه مشغول بودم که یکی از بوقلمون هایمان از آنجا گریخت . در پی تعقیبش راهی جنگل شده که ناگهان خود را اینجا یافتم و مدتی بیش نیست که در این مخمصه گرفتارم.
شکارچی خاک و خل کتش را تکان داد» ✔
«ظلمت غالب بر غار را به فروغی آرام آغشته میکرد میکرد.»
تو این جمله یه «میکرد» اضافه نوشتی.
«در همان لحظات پس از کمی درنگ گفت : " آیا کسی منتظر بازگشت تو هست؟ دختر اخم ریزی کرد و گفت : " پدری معلول دارم او به من نیاز خواهد داشت شکارچی سری تکان داد و هیچ نگفت دختر پرسید : تو چی ؟ کسی چشم به انتظارت هست ؟»
این گفت و گو هم همون ایراد رو داره. نه گیومه لازمه نه (") برای تأکید؛ فقط از نیم خط استفاده کن.
«در همان لحظات پس از کمی درنگ گفت:
- آیا کسی منتظر بازگشت تو هست؟
دختر اخم ریزی کرد و گفت:
- پدری معلول دارم او به من نیاز خواهد داشت.
شکارچی سری تکان داد و هیچ نگفت. دختر پرسید:
- تو چی؟ کسی چشم به انتظارت هست؟» ✔
لطفاً کمی کمتر از فاصلههای بی دلیل بین علائم نگارشی و کلمات متنت استفاده کن.