پاکت نامه [ پاکت نامه اختصاصی سونی ]

نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,180
پسندها
پسندها
4,797
امتیازها
امتیازها
328
سکه
2,166
"هو المحبوب"


د‌ل‌های ما که به هم نزدیک باشد دیگر چه فرقی می‌کند که کجای این جهان باشیم؟
دور باش اما نزدیک! من از نزدیک بودن‌های دور می‌ترسم...!


🔹🔸🔹


پی‌نوشت : نامه یک پیام نوشتاری‌ست. نامه معمولاً برای برقراری ارتباط بین دو فرد که در مکان‌های جغرافیایی مختلف هستند به کار می‌رود.



🔺️این تاپیک اختصاصی @سونی می‌باشد؛ لطفاً از ارسال هرگونه پیام خودداری کنید.🔺️​
 
سلام

این نامه‌ها قرار نیست هیچ وقت به دست صاحبش برسه شاید رسید نمیدونم..
ولی من مینویسم تا حداقل شاید کمی آروم بشم..
 

ننه سلام
خوبی؟!
نمی‌دونم این نامه رو وقتی میخونی من کجام
شاید تو این دنیا نباشم
شاید باشم و خیلی خیلی دور از تو باشم
که فکر کنم این گزینه محاله
چون برعکس اینکه نشون میدم بهات اصلا مامانی یا بابایی نیستم ولی به شدت هستم
چیزی که از خودت یاد گرفتم
تو در عین اینکه دوست‌مون داشتی ولی یادم نمیاد بغلمون کرده باشی
چون بدت میاد از ب*غل کردن
چون معتقدی که لوس بار میاییم
برعکس بابا همیشه ب*غل‌مون می‌کنه
بوسمون می‌کنه
ولی تو حتی از بوس کردن‌مون هم خوشت نمیاد
خب پس ازم کله نکن چرا من اینطوری شدم
چرا وقتی نازی و سجاد بغلم میکنن جیغ میزنم
یا بوسم میکنن، می‌دونم محبت خواهر برادری و اینا ولی منم مثل تو شدم حس میکنم لوس میشن
آخه تو برعکس من اونارو گاهی ب*غل می‌کنی بوسشون میکنی برای اینکه نشون بدی بینمون فرق نمی‌زاری میگی تو هم بیا!
میدونم دوستمون داری ولی دلم نمی‌خواد بفهمه!
الان کهفکر میکنم تو ۳۹ سالته و من ۱۹ ساله که باهاتم درست نصف عمرتو باهات بودم
جالبه نه؟!
فکر نمی‌کردی اینا بشه نشخوار ذهنیم؟!
اینو هم می‌دونم و درکت میکنم تو کلی مسئولیت داشتی درسته سرکار نمی‌رفتی همش خونه بودی ولی خیلی کار داشتی..
ولی شد، شد سردرد، شد معده درد..
البته باعث همه‌ی اینا تو نبودی تو فقط ۱٪ از این سردردا و... بودی
خیلی بده که نمیدونیم با یه حرکتمون به حرفمون یه نگاه مون چیکار میکنیم با آدما
نمی‌گم تو مقصری نه نیستی
ممکنه منم همچین کاری کرده باشم
یه جایی رنجونده باشمت
ممکنه نه صدرصد
ولی دلم خواست بگم اینارو که بدونی من همیشه به فکرتم همیشه تو الویتم بودی
تو مهم بودی نه دوستام
تو الویت بودی نه بابا
مهم برام تو بودی نه خاله‌هام یا همه و هر کس دیگه
دوست داشتم تو هر چی مهارت داشتم تو بهم افتخار کنی نه بقیه
میدونی چرا همیشه سعی میکردم نمره خوبه رو نیارم چون تو اینطوری بهم توجه نمی‌کردی این توجه درسته همش سرزنشه ولی
میگفتی باید بهتر از فلانی بشی
فلانی رو ببین یاد بگیر ازش
ولی من یاد داشتم من کلی مهارت داشتم
هیچ وقت یادم نمیاد به خواهرزاده هات گفته باشی دختر منو ببین یاد بگیر ازش
من فقط دلم میخواست تو بهم افتخار کنی
تو تو تو
چون تو مهمی نه بقیه
به نظرت چرا نقاشی رو دوست دارم و خوب میکشم بدون کلاس رفتن؟!
چون تو خوب نقاشی میکشی خواستم منم عین تو بشم
دوست داشتم برم کلاس نقاشی ولی چی شد؟!
نه به دردت نمیخوره باید بری کلاس زبان باید بری کلاس ریاضی باید بری فلان
با اینکه دوست نداشتم رفتم
چون من خوشحال کردنت رو دوست دارم
حس میکنم دنیا رو دارم
ولی بازم نشد
همیشه میگفتی دختر خوبی باش
دختر خوب بودن چی بود از نظرت؟!
دوست نداشتی مانتویی باشم، نشدم
دوست نداشتی دوست زیاد داشته باشم اصلا رفیق و دوست برات بی‌ارزش بود میگفتی آدم رو به تباهی میکشونه مخصوصا که الان سنتون کنه و کله هاتون باد داره، خب اینم همونی شد که تو میخواستی
اعتقاداتی که داشتی رو دوست داشتی منم داشته باشم، غیبت‌نکردن، روزه گرفتن، نماز اول وقت یادته کلاس سوم بودم به زور منو سر نماز میاوردی 😂 با صلح‌ها بیدارم میکردی منی که خوابم با مُرده فرقی نداره
تو خواب و بیداری نمی‌دونم برای خودم چی میگفتم😂 و...
اینا هم بودم اصلا کافی بود تو بگی خ من تا خانم بودن میرفتم
ولی می‌دونی از کجا شروع شد که این من الان شدم؟!
امممم خودمم نمیدونم
ولی اینو میدونم وقتی فهمیدم چه گذشته‌ای داشتی اصلا خودت برام تعریف کردی
دیگه نخواستم به حرفات گوش کنم گوش میکردم ها نه اینکه لجبازی کنم نه
نه اینکه آدم لجبازیم نباشه خودت بهتر میدونی لج کنم تا کار خودمو نکنم ولی کن نیستم
ولی با خودم گفتم نکنه زندگی منم بشه مامانم
آخه تو هم مامانت رو خیلی دوست داری
تو هم دوست داشتی مثل مامانت یه خانم باشی
ولی وضعیتت چی شد؟! کلی درد کلی تلخی کلی...
هنوزم وقتی فکر میکنم اشکم دم مشکمه
ولی می‌دونی خوب شد
برای خودم قانونایی گذاشتم
درسته دیگه چادر نمی‌پوشم ولی عاشق چادرم و حالا که مانتوییم ولی حجابمو دارم
درسته نماز نمی‌خونم ولی دلیل دارم
با خدا قهرم حالم خیلی گرفته‌اس
ولی ته ته وجودم دلم میخواد برگردم ولی نمی‌دونم چطوری!؟؟
اصلا میبخشه؟!
حتی برای برگشتم به پسرت رضا گفتم یه کاری کن منم بشم خادمت اینطوری همه کارام جور میشه
ولی نشد وقتی شرایط رو پرسیدم
کلا بیخیال شدم
هی چی بگم از کجا به کجا رسیدم😂 ای بابا
فقط اینو بدون مامان من با بد و خوب بودنت دوست دارم خیلی زیاد
فقط کاش کمی خودتو جای من میذاشتی:)
 
عقب
بالا پایین