تگ فرعی تگ فرعی | مه، خانه‌ی خاطره‌ها

نوشته‌ها
نوشته‌ها
675
پسندها
پسندها
2,907
امتیازها
امتیازها
203
سکه
1,507
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اثر شما به تگ « خوب » ارتقا پیدا کرد.

مشکلات جزئی در نیم‌فاصله و علائم نگارشی
 
عزیزم تا اثر شما به تگ عالی ارتقا پیدا نکنه نمی‌تونید در‌خواست تگ انحصاری بدین-53-؟"_}
 
با سلام خدمت شما نویسنده‌ی عزیز
به اثر شما پیشوند « با کمک هوش مصنوعی» تعلق گرفت.

نویسنده‌ی عزیز با توجه به دلایل زیر نظر ما بر این است که رمان مه، خانه‌ی خاطره‌ها به کمک هوش مصنوعی نوشته شده است.
لازم به ذکر هست این پیشوند هیچ تغییری در روند نگارش و تایپ اثر شما ایجاد نخواهد کرد و مانند باقی آثار به اتمام خواهد رسید.
هدف ما اعلام تفاوت بین اثار کاملا انسانی و نوشتن به کمک ابزار هوش مصنوعی و ارزش قائل شدن بر خلاقیت انسانی است.

چنانچه اعتراضی نسبت به تگ دریافتی خود دارید در همین تاپیک دلایل ذکر شده را رد کنید. در صورت تایید می‌توانید مجدد درخواست تگ فرعی برای اثر خود بدهید.
توجه کنید تنها دوبار مجاز به درخواست تگ فرعی هستید.


نشانه‌ی اول: زیاده‌روی بی‌هدف در توصیف

هوش مصنوعی‌ عاشق این است که فضا را «غلیظ» کند بدون این‌که این غلظت نقشی در روایت داشته باشد.
در رمان شما:
مه، بوی چوب سوخته، خاک خیس، دود سرد، رطوبت، زنگ آهن، صدای چکه، لرزش خانه، مه که می‌خزد، سکوتی که «نفس می‌کشد»، سایه‌هایی که «می‌لولند» و... .
این‌ها و موارد دیگر در هر پاراگراف تکرار شده‌اند.
نویسنده‌ی انسانی معمولاً این‌قدر بدون هدف و بدون تنوع تصویرسازی نمی‌کند. هوش مصنوعی معمولاً یک بافت را انتخاب می‌کند (مثلاً مه + خانه‌ی متروک) و آن را بارها با فرم‌های نزدیک تکرار می‌کند.



نشانه‌ی دوم: جملات بیش از حد ادبی و بی‌معنی

جملاتی مثل:
«سکوت خانه جان‌دار بود.»
«مه تا گلو بالا آمده بود و طعمش شور بود، طعم زخم.»
«خانه او را پذیرفته بود مثل دهانی که لقمه‌ای را فرو می‌دهد.»
«هر روحی خانه‌ای می‌خواهد… هر گناهی صاحبش را بازمی‌گرداند.»

این‌ها تیپ جمله‌هایی هستند که مدل‌های زبانی دوست دارند بسازند چون:
هم فلسفی‌اند
هم مبهم‌اند
هم ظاهراً عمیق‌اند و مهم‌تر: ارتباط علّی روشن با داستان ندارند
نویسنده‌ی انسانی معمولاً به این اندازه پشت‌سرهم استعاره‌ی سنگین نمی‌چیند، چون ریتم متن از بین می‌رود.
این «یگانگی لحن» یکی از نشانه‌های قدرتمند AI است.



نشانه‌ی سوم: عدم وجود لغزش‌های انسانی در بافت داستان

هیچ بافت محلی، جزئیات منحصر به‌فرد، ویژگی فردی شخصیت، مکث بی‌جای انسانی، خطای زبانی، یا لحظه‌ی ناهماهنگ طبیعی وجود ندارد.
نویسنده‌های واقعی همیشه در میان خطوط:
لحظه‌های عمیق و لحظه‌های ساده دارند.
بعضی جمله‌ها کوتاه می‌شود،
بعضی جاها توصیف کنار می‌رود،
ریتم عمداً شکسته می‌شود.

اینجا اما متن کاملاً پولیش‌شده است و این ضد «نوشتار انسانی» است.



نشانه‌ی چهارم: تناقض روایی

در رمان شما نقاطی وجود دارند که از نظر روایت و منطق داستانی، شبیه به خطاهای هوش مصنوعی هستند:

۱. پارت #4: انتقال ناگهانی به موقعیت‌های متناقض

حوالی جمله‌ی «در جیبش چیزی سخت بود؛ همان نامه‌ی لعنتی. کاغذش از رطوبت موج برداشته بود.» متن قبلاً توضیحی در مورد چگونگی قرار گرفتن نامه یا زمان آن نداده؛ یعنی خواننده نمی‌داند نامه کِی و چطور خیس شده یا چرا هنوز در جیب است. این جزئیات باید پیش‌زمینه یا توضیحی داشته باشند تا منطق صحنه حفظ شود.

۲. تکرار مفرط یک سری تصاویر واحد در چند پاراگراف متوالی (پارت‌های 4 تا 8)

«مه»، «بوی نم/کپک»، «خانه نفس می‌کشد»، «سایه‌ها»، «لم*س سرد»، «صدای تیک‌تاک»
این مجموعه تصویرسازی‌ها پشت سر هم و بدون پیشرفت معنایی بارها تکرار شده‌اند. تکرار خودش لزوماً اشتباه نیست، ولی وقتی تکرار فاقد تکامل روایت یا کنش مشخص باشد، حس «قالبی و ماشینی» به خواننده می‌دهد.



نشانه‌ی پنجم: دیالوگ‌ها و لحن همسان

دیالوگ‌های مارکوس و جملات فلسفی («هر روحی خانه‌ای می‌خواهد...») خیلی عام و کلی هستند و مشخصاً نقشِ کاراکترِ منحصر به‌فرد را پر نمی‌کنند؛ یعنی صداها تمایز ندارند و این از منظر تشخیص AI هم مشکوک است.

باتوجه به موارد بالا حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد رمان شما به کمک هوش مصنوعی نوشته شده است.
 
سلام ممنونم ازتون بابت وقتی که گذاشتین
ولی یه مطلب کوچیک بابت اینکه گفتین توصیفات بیش از اندازه هستش و ممکنه که با هوش مصنوعی نوشته شده متن.
چون این رمان قبلا در دست نقد بوده و پیشنهاد منتقدم این بود که پر جزئیات بنویسم منم بخاطر اون این همه توصیف رو یکجا آوردم و از حواس پنجگانه‌ی فعال استفاده کردم. درسته از هوش مصنوعی استفاده شده نه برای نوشتن روایت بلکه برای اینکه اسم‌های کارکتر‌ها، اسم رمان، طرح جلد و چهره پردازی شخصیت‌ها.
من بیشتر قلمم و حتی سبک نوشتاری فلسفی و روان‌شناختی طورم به ادبیات روسیه بر می‌گرده. که حتی خود کتاب‌های ادبیات روسیه سنگین‌ترین استعاره‌هارو داره. راستش رو بخوایین درسته از استعاره‌های سنگین و مکرر استفاده کردم فقط می‌خواستم متنم رو فضای فلسفی طور رو بیشتر بولد کنم.
بازم متشکرم بابت وقتی که گذاشتین.
@RED QᴜᴇᴇɴRED Qᴜᴇᴇɴ عضو تأیید شده است.
@GemmaGemma عضو تأیید شده است.
حالا هر سوالی که داشتین بازم در خدمتتونم تمام و کمال توضیحات لازم رو میدم
 
آخرین ویرایش:
عقب
بالا پایین