گفتم:«بمان!» و نماندی!
رفتی،
بالای بام آرزوهای من نشستی و پایین نیامدی!
گفتم:
نردبان ترانه تنها سه پله دارد:
سکوت و
صعودُ
سقوط!
تو صدای مرا نشنیدی
و من
هی بالا رفتم، هی افتادم!
هی بالا رفتم، هی افتادم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انگشت مزن بر دلِ پر حوصله‎ ی ما

بگذار که سربسته بماند، گِله ی ما
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
زندگی، شوق رسیدن به همان فردایی است که نخواهد آمد

تو، نه در دیروزی و نه در فردایی

ظرف امروز، پر از بودن توست

زندگی را دریاب
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یک گوشه نشسته ام پر از تشویشم

نقاشی چشمان تو هم در پیشم

زیباتر از آنی که تصور بکنم

من جز تو به هیچکس نمی اندیشم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با عکس رخ یار جهانم به کام است
بی چشم سیاهش بخدا کار تمام است
در هر قدحی خیره شوم تا که ببینم
افسوس که نوشیدن این جام حرام است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
احساس تو چون طراوت باران است

بر زخم شکوفه های گل درمان است

هر وقت که در هوای تو می چرخم

انگار نفس کشیدنم آسان است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نردبامی که به اندازه دلتنگی من قد بکشد

پشت دیوار کسی یافت نشد

تکیه بر حسرت خود خواهم زد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می رم یه روزی از دلت تا رفتن و باور کنی

شاید که جای خالیمو با قطره اشکی پر کنی
......
من قربت و حس می کنم وقتی که دستام با توئه

این غربت اما سهم من اون عشق هم سهم توئه

هر چی تحمل می کنم بازم تو سردی با دلم

این حرف آخر رو بزن من بمونم یا برم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
زندگی مثل یه جاده است ،

من و تو مسافراشیم ،

قدر لحظه ها رو بدونیم ،

ممکنه فردا نباشیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ای دل نکند بـــــهانه جویی بکنــی

بین من و زنـــــدگی دو رویی بکنی

یادت نرود همــــــیشه هنگام جنون

در مصرف عشق صرفه جویی بکنی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین