شعر °اشعار تک بیتی°

[سُرمه.]

جُز تو یاری نگرفتیم و نخواهیم گرفت
بر همان عهد که بودیم بر آنیم هنوز

- ادیب نیشابوری.​

 

[سُرمه.]

‌بی تو به سامان نرسم، ای سر و سامان همه تو
ای به تو زنده همه من، ای به تنم جان همه تو

- حسین منزوی.​

 

[سُرمه.]

هر چه کنم نمیشود تا بروی تو از دلم
از تو فرار میکنم، باز تویی مقابلم

- طارق خراسانی.​

 

[سُرمه.]

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم، پریدیم

- وحشی بافقی.​

 

[سُرمه.]

چه در کار و چه در کار آزمودن
نباید جز به خود، محتاج بودن

- پروین اعتصامی.​

 

[سُرمه.]

تا بداند که شبِ ما به چه سان میگذرد
غم عشقش دِه و عشقش دِه و بسیارش دِه

- مولانا.​

 

[سُرمه.]

عاشق آن نیست که هرلحظه زند لاف محبت
مرد آن است که ل*ب بندد و بازو بگشاید

- قاآنی.​

 

[سُرمه.]

نه تبسم، نه اشاره، نه سوالی هیچ چیز
عاشقی چون من فقط او را تماشا می‌کند

- کاظم بهمنی.​

 

[سُرمه.]

همچو بوی گل که در آغو*ش گل از گل جداست
هم برون از عالمی، هم در کنار عالمی

- صائب تبریزی.​

 

[سُرمه.]

گفتم که تو منظور من از این همه شعری
مغرور، نگاهی به من انداخت که منظور؟!

- سجاد سامانی .​