شعر °اشعار تک بیتی°

[بـرکـهبـرکـه عضو تأیید شده است.]

نخواستیم به ما اعتنا کنی کافی‌ست
همین که راه خودت را جدا کنی کافی‌ست

 

[رهگذررهگذر عضو تأیید شده است.]

دیگر نخواهد شد کسی مهمان آتش

آن شمع را خاموش کن! پروانه مرده‌ست

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

ما جوانی را میان خاک مدفون کرده‌ایم
بس‌که در پایان هر شادی در آمد پیرِ ما

 

[بـرکـهبـرکـه عضو تأیید شده است.]

من آسمان پر از ابرهای دلگیرم
اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم

 

[کامیشا]

من و تو مثل دو تا رودِ موازی بودیم
من که مرداب شدم، کاش تو دریا بشوی
​

 

[بـرکـهبـرکـه عضو تأیید شده است.]

نه امید وصل دارم که تو را به بر بگیرم
نه توان دل‌بریدن که سر سَفر بگیرم

 

[!!AMINKHAN!!!!AMINKHAN!! عضو تأیید شده است.]

ترسِ ویران شدن از عشق ندارم زیرا
که خراباتِ دلم با تو فقط آبادَست

 

[بـرکـهبـرکـه عضو تأیید شده است.]

چو آه در تن بی روح نی دمیده شدم
سکوت بودم و با یک نفس شنیده شدم

 

[کامیشا]

چنانم در دلی حاضر که جان در جسم و خون در رگ
فراموشم نه‌ای وقتی که دیگر وقت یاد آیی

 

[بـرکـهبـرکـه عضو تأیید شده است.]

گر انتظارِ وفا داشتم خطا کردم
تو سنگ‌دل به خودت گر وفا کنی کافی‌ست