دیالوگ [ ناب ترین دیالوگ ها ]

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

آرتور فلک : من قبلا فکر می کردم زندگی من یک تراژدیه اما حالا می فهمم که همش یک کمدی بوده!
جوکر 2019

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

آرتور فلک : امیدوارم که مرگ من بیشتر از زندگی من باعث افزایش احساسات در بین مردم شود.
جوکر2019

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

بیشتر مردم، شخصیت شان را پشت یک نقاب پنهان می کنند.
جوکر2019

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

_ جوی آبوت : من معتقدم که انسان با اراده ای قدرتمندی هستم و این اعتقاد ها است که کوه ها را به حرکت در می آورد.
بابا لنگ دراز

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

بزرگ شدن
همون عادت کردن به دنیاست...







The Walking Dead

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

+ چرا عصبانی؟

- همه مردا همینطوری فکر میکنند؛
وقتی یه دختر ناراحته میگن عصبانیه
وقتی خوشحاله میگن دیوونیه شده!


La Belle Et B�te

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

آدم هارا باید از روی منت*هایی که وسط دعوا سر آدم میذارن شناخت...




The Dawns Here Are Quiet

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

مرتضی : قرار ما اين بود، تو قول دادی.
مينا: قرار چيه؟ وضع عوض شده.
مرتضی: قرار اون چيزيه كه اگـه وضعم عوض شد پاش وايسی.




کنعان

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

لئون : اگه میخوای با من کار کنی انقدر نگو "باشه"، باشه ؟
ماتیلدا : باشه
لئون : خوبه !




Leon

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

وقتی یک آدم ویژه رو پیدا کردی، بهتره ساکت بشی و از سکوتِ خوشایند بینتون لذت ببری.




Pulp Fiction | 1994