دیالوگ [ ناب ترین دیالوگ ها ]

[والـــہوالـــہ عضو تأیید شده است.]

سماجت خیلی زود
تبدیل به حماقت میشه...




? tess

 

[والـــہوالـــہ عضو تأیید شده است.]

اسم فیلمو یادم نیست ولی این دیالوگ معرکه ست: ))))

[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]کیوان:

16فروردین _1348

[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(250, 250, 250)]_شهرزاد عزیزم سلام

_امیدوارم حالت خوب باشه

_امیدوارم حالت مثل خنده هات باشه
_امیدوارم خنده هات شبیه همون سه سالی باشه که بهشون فکر میکردم .

فرصت نشد ، زندگی فرصت نداد ، که باهات خداحافظی کنم ، فرصت ندادند مثل ادم بغلت کنم ، مثل ادم موهاتو بزنم پشت گوشت ، ماچت کنم ، مثل ادم نگاهت کنم بهت بگم :

شهرزاد
شهرزاد عزیزم , عشق من
خانومم , من رفتم
رفتم که بر نگردم ،خداحافظ . . .[/BGCOLOR]​

 

[والـــہوالـــہ عضو تأیید شده است.]

وقتی یک آدم ویژه رو پیدا کردی، بهتره ساکت بشی و از سکوتِ خوشایند بینتون لذت ببری.




Pulp Fiction | 1994

 

[والـــہوالـــہ عضو تأیید شده است.]

لئون : اگه میخوای با من کار کنی انقدر نگو "باشه"، باشه ؟
ماتیلدا : باشه
لئون : خوبه !




Leon

 

[والـــہوالـــہ عضو تأیید شده است.]

مرتضی : قرار ما اين بود، تو قول دادی.
مينا: قرار چيه؟ وضع عوض شده.
مرتضی: قرار اون چيزيه كه اگـه وضعم عوض شد پاش وايسی.




کنعان

 

[والـــہوالـــہ عضو تأیید شده است.]

آدم هارا باید از روی منت*هایی که وسط دعوا سر آدم میذارن شناخت...




The Dawns Here Are Quiet

 

[والـــہوالـــہ عضو تأیید شده است.]

+ چرا عصبانی؟

- همه مردا همینطوری فکر میکنند؛
وقتی یه دختر ناراحته میگن عصبانیه
وقتی خوشحاله میگن دیوونیه شده!


La Belle Et B�te

 

[والـــہوالـــہ عضو تأیید شده است.]

بزرگ شدن
همون عادت کردن به دنیاست...







The Walking Dead

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

_ جوی آبوت : من معتقدم که انسان با اراده ای قدرتمندی هستم و این اعتقاد ها است که کوه ها را به حرکت در می آورد.
بابا لنگ دراز

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

بیشتر مردم، شخصیت شان را پشت یک نقاب پنهان می کنند.
جوکر2019