محفل ادبی [ حرف دل ]

خوشبختی ھایم را
باعجله
درسرنوشتم نوشته بودند
بدخط بود...
روزگارنتوانست آنهارابخواند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شنیده بودم پا" قلب دوم انسان است:
اماباور نداشتم
تآ آن زمان که فهمیدم
وقتی دل ماندن ندارم ؛
"پای" ایستادن هم نیست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بـاور کـن ، خــیـلی حــرف اســت
وفــادار دســت هــایی بـــاشــی ،
کـــــــه یکبار هم لمســشان نــکرده ای
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خــیـلـی بـایـد ســنگــدل بــاشــی کـه نـفـهـمـی پـشـت جـمـلـه ی
"تــنــهــام نــذار مــن بــی تــو نــمـیـتـونـم"
چــه غــروری شــکــســتــه شــده ؛بــه خــاطــر دوســـت داشــتــنــت
و تــو خــیـــلی ســاده ازش بـــگــذری و بــری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ساده ترین کار جهان این است که خودت باشی
و دشوارترین کارجهان این است
که کسی باشی که دیگران می خواهند
و احمقانه ترین کار جهان این است
که از این دو ، راه دشوار را برگزینیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
. از یه جایــی به بَعـכ
مـُشکِلت با آכما نیست ،
با خـ ــــ ـــ ــــودכتـه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کـــــــــــم بــاش
از کم بودنت نتــــــــرس
اونی که اگـه کم باشی ولــــــــت میکنه،
همونه که اگه زیـــاد باشی حیفو میلت میکنه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو جاده ای که انتهاش معلوم نیست...
اگه همراهی داشته باشی که تنهات نذاره...
بی انتها بودن جاده برات آرزو میشه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نمیتونم ببخشـم کســـــــــی رو که
هروخ وسطِ خنـــــــــــــــده هام یادش میفتم..
گـــــــــــــــریَم میگیــــره
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کــاش بــه خـودمـان قــول بـدهیـــم
وقــتـی عــاشـق شـویــم کــه...
" آمــاده ایـم "
نــه وقــتـی کــه...
" تـنهـــائیـم"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین