محفل ادبی [ حرف دل ]

روزی کتابی خواهم نوشت
از حسن دل افروزت
از چشمان چون شبت
و ازرخسار چون روزت
اما آن روز اخم نکن
حیف از تو نیست
که غنچه ی لبانت را
پشت ابری از اخم
پنهان کنی
بدان
چه بخواهی و چه نخواهی
ماه
پشت ابر نمی ماند...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
که چشم های تو در خوابْ شمس و مولوی اند
که چشم های تو در خوابْ شرحِ مثنوی اند
که چشم های قشنگت قشنگِ دهلوی اند
قشنگ، البته در سایه سارِ ابرو ها..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این چنین عاشقِ دیوانه قشنگ است هنوز
همه شب بر در میخانه قشنگ است هنوز
گر ببینم همه ی عالمیان را همه روز
دیدن روی تو ریحانه قشنگ است هنوز
همه ی شهر به دنبال تو در کوی تو
من و این غُربتِ غمخانه قشنگ است هنوز
چند روزی نِگهم از نِگهت دور افتاد
دوری و دوستیِ مستانه قشنگ است هنوز
چو هزران نفر از خواستنت دَم بزنند
به یقین خواهشِ مردانه قشنگ است هنوز
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این معجزه ی توست که پاییز قشنگ است
هر شاخه ی با برگ گلاویز قشنگ است
هر خش خشِ خوشبختی و هر نم نمِ باران
تا یاد توام هرکس و هرچیز قشنگ است
کم صبرم و کم حوصله، دور از تو غمی نیست
پیمانه ی من پیش تو لبریز قشنگ است
موجی که نپیوست به ساحل به من آموخت
در عین توانستن، پرهیز قشنگ است
بنشین و تماشا کن از این فاصله من را
فواره ام، افتادن من نیز قشنگ است
بنشین و ببین، زردم و نارنجی و قرمز
پاییز همین است؛ غم انگیز قشنگ است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قالیچه و ایوان قشنگی دارم
موسیقی باران قشنگی دارم
پاییز و هوای خش خش خوشبختی
من با تو چه آبان قشنگی دارم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هیچ شبی...
مثل با تو بودن
قشنگ نیست.!️
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مثل غزل پخته ی
سعدی ست نگاهت
هر بار مرورش بکنم
باز قشنگ است..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چقدر زندگی قشنگ می شود
وقتی کسی را داشته باشی
که پا به پایِ تو دیوانگی کند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
راضی باش به هر چی اتفاق افتاد...
که اگه خوب بود
زندگیتو قشنگ کرد
و اگه بد بود تو رو ساخت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چیزى به اسم جدایى وجود ندارد؛
‏این دروغ ماست.
‏این جا تنها حقیقت ممکن
‏دوست داشتن ست
‏دلتنگى ست
‏و انتظار...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین