نظر ارسطو راجب هنر را بدانیم

ارسطو بخش اعظم هنر را به توانایی شگفت‌انگیز عقل در شناخت الگوها و تمایل انسان به تقلید نسبت می‌دهد. انسان‌ها به وضوح از کشف تشبیه لذت می‌برند و به گفته ارسطو، بیشتر نیاز اجباری ما به ایجاد هنر از این لذت ناشی می‌شود. اما تقلید تنها هدف هنر نیست. تعریف هنر از دیدگاه ارسطو این بود که بخشی از این تمرین هنری فقط برای رسیدن به آنچه که ما می‌بینیم نیست، بلکه رفع نواقص دنیای واقعی نیز از اهداف آن است.

%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%B7%D9%88.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به گفته ارسطو، هنر تلاشی برای درک حقایق جهانی در وقایع فردی است. ارسطو علاقه خاصی به تراژدی از طریق هنر داشت که او از آن به عنوان تقلیدی از عمل یاد کرد. این یک درمان برای احساسات غیرقابل تحمل‌تر در ذهن ما ایجاد می‌کند. ارسطو از این پدیده به عنوان کاتاریس نام برده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هنگامی که ما در مورد تئوری هنر ارسطو صحبت می‌کنیم، در واقع ما درمورد برخورد وی با ” الهه‌ی شعر و موسیقی ” یا در عمل موسیقی، شعر، مجسمه‌سازی و نقاشی بحث می‌کنیم. این‌ها در چندین اثر ماندگار ارسطو از جمله فن شعر (بوطیقا)، سیاست، اخلاق نیکوماخوس و خطابه بحث شده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
همه هنرها، برای ارسطو (اگرچه موسیقی تا حدودی یک استثناست)، اشکالی از تقلید است. هنرهای تجسمی از سنگ‌ها و کوه‌ها و هنرهای کلامی از کلمات بشری تقلید می‌کنند. ما لذت طبیعی را از تقلید به دست می‌آوریم. در تعریف هنر از دیدگاه ارسطو هنرها برای آموزش احساسات کار می‌کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در مورد تراژدی، به عنوان مثال:



… از طریق ترحم و ترس مؤثر مناسب پاک‌سازی چنین احساساتی است.

ارسطو


%D9%87%D9%86%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%B7%D9%88.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هنر تقلیدی از طبیعت است

فیلسوفان در طی قرون متفاوتی با مفهوم هنر در هر سطح ممکن در چالش بوده‌اند. ذهن افراطی تاریخ از افلاطون تا مارکس، ارسطو تا هیوم، کانت تا دانتو ماهیت هنر را مورد آزمایش قرار می‌دهند و عمق درک انسان را آزمایش می‌کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با هنر می توان به راحتی بحث را در مورد هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، متافیزیک، اخلاق، جامعه‌شناسی، روانشناسی و حتی سیاست جستجو کرد. با وجود این، حتی با وسعت بسیار زیاد مفاهیم هنری که فیلسوفان و نظریه‌پردازان در رابطه با آنها نظریه‌پردازی کردند، دیدگاه‌های متضاد بسیاری نیز وجود دارد. دیدگاه‌هایی که به شکل دهی یک‌دیگر در طی قرن‌ها کمک کرده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در حالی که ارسطو پیشینه‌ی گسترده‌ای از نظریه‌های هنری را برای پاسخ دادن به آنچه فیلسوفان متأخر می خواستند نداشت، اما نظریات نخستین و یکی از برجسته‌ترین فلاسفه را دنبال کرد تا درباره ماهیت هنر اظهار نظر کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هم افلاطون و هم ارسطو مجبور شدند تئوری هنر را از پایه بنا کنند که به شدت براساس دیدگاه‌های متافیزیکی آن‌ها در مورد ماهیت جهان بنا شده است. برخلاف ارسطو بسیاری از متفكران مانند كانت، هیوم و فروید، تئوری‌های مربوط به هنر را بر پایه تئوری‌های زیبایی شناختی، اجتماعی و سیاسی و روانشناختی خود توسعه دادند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برای فهم دیدگاه ارسطو در مورد هنر، مهم است كه ابتدا از درك متافیزیک ارسطو فهم متوسطی داشته باشیم. با این حال، از آنجا که متافیزیک ارسطو به بهترین وجه می‌تواند پاسخی به نظریه‌های معلم او باشد، باید ابتدا به نظریه‌های افلاطون در مورد ماهیت جهان بپردازیم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین