سحرگاهان بیدار می‌شوی
سرمست از عطر شادی
و از پنجره‌ی کابین بیرون را می‌نگری
امواج سبز را
روی عرشه پیچیده در پالتو خز
گوش به ضربان آرام موتور می‌سپاری
و دیگر به چیزی فکر نمی‌کنی
جز دیدار او
که بدل به ستاره‌ای شده
و آنگاه هر ساعت با هر نسیم شور دریا
جوان‌تر می‌شوی

آنا آخماتووا
مترجم : احمد پوری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چه زیباست اینجا
نرمه بادی سرد
برف ترد
صبحی سردتر از دیروز
گدازه های سرخ گل رز
بر سر بوته ای سفید از برف
وسعت جادویی برف
جای دو جفت پا تا دور دید
یادآور گام های من و تو
از روزهایی دور

آنا آخماتووا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Keihan
اگر تو موسیقی بودی
بی وقفه به تو گوش می سپردم
و اندوهم
به شادی بدل می شد

آنا آخماتووا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Keihan
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین