به کافه نویسندگان خوش آمدید

با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با ما باشید

شعر شعری که دوست داری

منتظرم
شبیه یک آهنگِ غمگین قدیمی
در آرشیو رادیو...
زنگ بزن
بگو که می‌خواهی مرا بشنوی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بخند کودک همسایه
من اندوه‌های زیادی را دیدم که سر پیچ همین خیابان
چشم‌انتظار بزرگ‌سالی تو هستند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ﺭﻓﺘﻦ‌ﺍﺕ
ﺭﺍﻫﯽ ﺟﺰ ﺷﺎﻋﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﮕﺬﺍﺷﺖ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آن بخت گریزنده
دمی آمد و بگذشت
غم بود،
که
پیوسته
نفس در نفسم بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
غمگینم
و می‌دانم هیچ پرنده‌ای
روی شاخه‌های لرزان یک درخت
لانه نخواهد ساخت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #37
« مباش در پِی آزار و هرچه خواهی کن »

-حافظ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو مرا یاد کنی یا نکنی

باورت گر بشود، گر نشود

حرفی نیست؛

اما...

نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من از این‌جا خواهم رفت
و فرقی هم نمی‌کند
که فانوسی داشته باشم یا نه
کسی که می‌گریزد
از گم شدن نمی‌ترسد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو
غافلگیری ِ رگبار بودی
و من
مردی که چتر به همراه نداشت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
بالا