|یه خط طوری|

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
خفقانِ دود در ندامتگاهِ حنجره!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ما حتی تو تنهاییامون هم تنها نیستیم، با یه مشت خاطره داریم زندگی میکنیم‌.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بر دار، در غروبِ آخرین طلوعِ خورشیدِ زندگی اش.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
که لقمهء تنفر در گلویش گیر کرده و مانع تنفسش شده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یک لحظه.یک ثانیه.یک بار
بیا و به این دختر توی آینه بگو برای جای خالی تو اینقدر اشک نریزد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اعتصاب وجودم برای اکتساب وجودت!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سیاهی شب پاشیده شد در بوم سفید کالبد من‌
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگه بهم بگن از کل دنیا یچیزو انتخاب کن،دست تورو میگیرمو صحنه رو ترک میکنم :)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خاطرات، عصای افکارِ پیرش را از زیر دستش میکشید!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
روحش را از وجود آلاینده ای چون خودش پاک خواهد کرد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین