چندان شدید خوابات را دیدهام
و چندان دور رفتهام و چندان از تو
حرف زدهام
و سایهای از تو را
چندان سخت دوست داشتهام
که حالا دیگر چیزی از تو به جا نگذاشتهام
سایهای در میان سایهها به جا ماندهام
صدبار سایهتر از سایه
تا که بارها و بارها در زندگی
از آفتاب تبدلیافتهی تو پرتاب شوم.
روبر دسنوس