دنباله دار با سه کلمه قبلی جمله بساز

به عنوان راوی باید داستان خانه را تعریف میکردم


فروم . چمن . بستنی
یه بستنی از فروم بستنی یخی‌ها چله‌ی تابستون دراز کشید رو چمن آفتاب بگیره، آب شد.

صندلی، خاکستر، دستشویی
 
آخرین ویرایش:
چون دلبرش راسو بود مدام مجبور بود جلو دماغشو بگیره -2-35-


آب . نمره . سبز پاستیلی
 
چون دلبرش راسو بود مدام مجبور بود جلو دماغشو بگیره -2-35-


آب . نمره . سبز پاستیلی
بابام بخاطر نمره بدم از کتابام برام آب نخرید بجاش خودم رفتم لباسی که رنگش سبز پاستیلی بود خریدم

کتاب،نارنجی،کفش
 
روز تولدم بهترین کادویی که گرفتم کتابی به اسم انقدر احمل نباش و کفش های نارنجی جیغ که سه سایز کوچک‌تر بود
من خیلی خوشبختم🫠
لباس قرص هویچ
 
آخرین ویرایش:
لباس نارنجیمو دادم خشکشویی قرص هویج تحویلم داد!


لبخند، فانوس، نفرین
توروهرگزنفرین نکردم ولی یاد لبخندمان راکنارفانوس دریایی درذهن وقلبم به یادگارگذاشتم
گلدان،ستاره،پنجره
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Alirix
توروهرگزنفرین نکردم ولی یاد لبخندمان راکنارفانوس دریایی درذهن وقلبم به یادگارگذاشتم
گلدان،ستاره،پنجره

گلدان شب از پنجره‌ی ماه افتاد و هزار تیکه ستاره شد.


انتظار، زخم، نگاه
 
انتظارنداشتم نگاه عاشقانه ت همچون تیری قلبم رازخمی کند
رنگین کمان،زن،عشق
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: مرهم
آن مرد زیر رنگین کمان نه چندان پایدار به عشق خود اعتراف کرد

پاسخ . زانتیا . سریال
 
عقب
بالا پایین