همگانی ~آخرین کتابی که خواندی چی بود؟~

خاطرات یک آدم کش

«خاطرات یک آدمکش» داستان مردی‎ ست که سال ها آدم کشته است و حالا که خودش را در دوران بازنشستگی می بیند، باز هم همه چیز دست به دست هم داده تا او به پیشه ی آدمکشی بازگردد. مردی که فکر می کند دچار فراموشی شده و نه آخرین قتلش و نه حتی سگش را به یاد نمی آورد. احساس می کند همه چیزش ازجمله عقلش را ازدست داده است. در این میان اما یک شوک، یک واقعه، او را به وضعیتی دیگر می برد و او در تردید بازگشت به کار همیشگی اش یعنی آدمکشی فرومی برد. مردی که می داند دخترش عاشق کسی شده که یک قاتل زنجیره ایست چه کار باید بکند؟ چه کاری از دستش برمی آید؟ او باید جان دخترش را نجات دهد، آن هم از دست قاتلی که بی وقفه آدم می کشد، قاتلی که دختران شهر را نشانه گرفته و یکی یکی خونشان را می ریزد. رمان «خاطرات یک آدمکش» نوشته ی «کیم یونگ ها»ی کره ای، قصه ی آدمکشی حرفه ایست که کارش را به خوبی بلد است و با لذت و استادی تمام و در ستایش زیبایی، سال ها آدم کشته است و حال پس از گذر سالیان از آخرین قتلش، مجبور است دست به قتلی دیگر بزند و بزرگترین ترسش این است که نکند کشتن را از یاد برده باشد!​
 
آخرین ویرایش:
روزها در کتاب فروشی موریساکی

کتاب «کتابفروشی موریساکی» نوشته ساتوشی یاگیساوا، کافه نویسندگان دلنشین و آرام‌بخش است که داستان زندگی روزمره در یک کتابفروشی کوچک و دوست‌داشتنی را روایت می‌کند. این اثر، که با زبانی زیبا و توصیفاتی دلچسب نگاشته شده، به موضوعاتی مانند عشق به کتاب، گرمی روابط انسانی و تأثیر آن‌ها بر زندگی می‌پردازد. داستان در کتابفروشی موریساکی، واقع در یک محله‌ی آرام شهری ژاپن، روایت می‌شود. این کتابفروشی، محلی است برای دیدار و گفتگوی دوستان، خواندن کتاب‌ها و لذت بردن از آرامش. شخصیت اصلی داستان، که مدیر کتابفروشی است، با عشق و اشتیاق فراوان به کتاب‌ها و مشتریان خود می‌پردازد. یاگیساوا در این کتاب به تصویر کشیدن روابط میان شخصیت‌های مختلف، از جمله کارکنان کتابفروشی، مشتریان دائمی و افرادی که به طور اتفاقی وارد این فضا می‌شوند، می‌پردازد. او به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه کتابفروشی به عنوان یک نقطه‌ی اتصال میان افراد و فرهنگ‌های مختلف عمل می‌کند.
«کتابفروشی موریساکی» همچنین به بررسی تأثیر کتاب‌ها و خواندن بر زندگی انسان‌ها می‌پردازد. نویسنده به توصیف لذت‌های ساده‌ی خواندن و کشف دنیاهای جدید از طریق کتاب‌ها می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه کتاب‌ها می‌توانند به عنوان پناهگاهی برای روح و ذهن عمل کنند. یاگیساوا با استفاده از توصیفاتی شاعرانه و صحنه‌هایی دلنشین، فضایی گرم و دعوت‌کننده را خلق می‌کند که خواننده را به دنیای کتابفروشی موریساکی می‌برد. این کتاب به خوانندگان اجازه می‌دهد تا برای مدتی از دغدغه‌های روزمره فاصله گرفته و در دنیایی از کتاب‌ها و داستان‌های آرام‌بخش غرق شوند. در نهایت، «کتابفروشی موریساکی» کافه نویسندگان گرم و دل‌انگیز است که به خوانندگان یادآوری می‌کند اهمیت سادگی‌های زندگی و لذت‌های کوچکی که می‌توان در اطرافمان یافت. این کتاب برای علاقه‌مندان به ادبیات ژاپنی و داستان‌هایی با مضامین آرامش‌بخش و الهام‌بخش، انتخابی ایده‌آل است.​
 
شایو

پس از جنگ، ژاپن دچار یک تحول اجتماعی عظیم شد زیرا جامعه ژاپن با شوک شکست و اشغال ژاپن توسط نیروهای آمریکایی و متحدان آنها روبه‌رو بود. اوسامو دازای در کتاب شایو این تحول را پس زمینه داستان خود قرار داده تا داستان سقوط یک خانواده کوچک اشرافی را نشان دهد.

کازوکو در این رمان، دختر مجرد یک اشراف‌زاده بیوه را روایت می‌کند. جست‌وجوی او برای فهم خود در جامعه‌ای که فاقد کاربرد آن باشد، اصلی‌ترین دغدغه‌ی رمان دازای است. این یک داستان غم‌انگیز است و از لحاظ ساختاری رمانی است که همتراز نویسندگانی همچون یاسوناری کاواباتا، برنده جایزه نوبل است - تعاملات اجتماعی محیطی و کم ارزش است، باید تفاوت‌های ظریف ترسیم شود و برای خوانندگانی که بیشتر به اشکال رمانتیک غربی عادت دارند، این امر به نظر می‌رسد که کاملا آرزو است.

مادر کازوکو بیمار می‌شود و به دلیل شرایط مالی مجبور می‌شوند در یک کلبه حومه‌ی شهر زندگی کنند. برادرش، که در طول جنگ معتاد به تر*یاک شد، مفقود شده است. کازوکو هنگام بازگشت، سعی می‌کند با کافه نویسندگان‌نویس ارتباط برقرار کند. این جابجایی عاشقانه فقط به تعمیق بیگانگی وی از جامعه می‌انجامد.

رمان‌های ژاپنی بسیاری از فقر و گرسنگی و شرایط بسیار بد بعد از جنگ نوشته شده و این رمان هم ازین قاعده مستثنی نیست.

«شایو» رمانی درباره‌ی افول است. زندگی و هر آنچه رنگی از زندگی دارد همواره آمیخته به فراز و فرود است. از این حکم طبیعت گریزی نیست و ناگزیر هر دوره را پایانی است: حتی دوران امپراتوری و دوران جلال و جبروت. ژاپن که برای خود شأن و منزلتی داشت، پس از جنگ جهانی دوم از عرش به فرش کشیده شد. رمان «شایو» راوی بخشی از این افول است. این رمان ماجرای خانواده‌ای از طبقه‌ی اشراف را روایت می کند که به دلایلی، از جمله بحران هویت اجتماعی و چشیدن طعم شکست در جنگ، مانند بسیاری دیگر از مردم این سرزمین به بیچارگی افتاده است. راوی دختر خانواده است. پدرش مرده و برادرش به جنگ رفته و مدت‌هاست که خانواده از او بی خبر است. او به تنهایی از مادر مریض احوالش نگهداری می‌کند.

دختر راوی رمان عاصی است. سهم خود را از زندگی می‌جوید. با خود در جدال است و آرام ندارد. اصالت مادر را می‌ستاید و در مقابل از بی‌عرضگی و محافظه‌کاری خود بیزار است. «شایو» از پایان یک دوران سخن می‌گوید. قلم دازای نیز در این رمان به شدت جذاب است؛ جذابیتی که متن ترجمه آن را به خوبی بازتاب می‌‎دهد.​
 
نامه به پدر

کتاب نامه به پدر، اثری نوشته ی فرانتس کافکا است که نخستین بار در سال 1952 منتشر شد. نزاع میان پدر و پسر، یکی از کهن ترین موضوعات مورد استفاده در ادبیات به حساب می آید. کافکا در این نامه ی سرگشاده به پدرش (نامه ای که هیچوقت به دست پدر نرسید)، تلاش می کند تا با یکی از عمیق ترین مشکلات روح زخم خورده ی خود رو به رو شود. این اثر در قالب اعترافی بلند، پراضطراب و پراحساس نوشته شده که در آن، جنبه ی انسانی و هنرمندانه ی مردی در برابر نمادی از قدرت قرار می گیرد. کتاب نامه به پدر، تلاش کافکا برای بازشناسیِ خاستگاه رابطه ای پرتلاطم و آسیب زا میان کودکی بسیار حساس و پدری تندخو است. این اثر ارزشمند را می توان اعلام جرم بی رحمانه ی کافکا نسبت به پدرش و در عین حال، کوشش سرشار از احساس این نویسنده برای ابراز علاقه به پدر در نظر گرفت.​
 
کلئوپاترا
چگونه می‌توانم او را متقاعد کنم که به فکر مردم خودمان یا دنیای اطرافمان باشد. مطمئناً او نادان و کودن نیست، اما برای پرداختن به مسائل بزرگ و مهم ساخته نشده است. و این برای فرمانروایان مصیبت است
 
هر دو در نهایت می میرند

کتاب هر دو در نهایت می میرند، رمانی نوشته ی آدام سیلورا است که اولین بار در سال 2017 به چاپ رسید. در پنج سپتامبر، اندکی پس از نیمه شب، مأمورین مرگ با متئو تورز و روفوس امتریو تماس می گیرند تا خبر بدی را به آن ها بدهند: هر دوی آن ها امروز خواهند مرد. متئو و روفوس هیچ شناختی نسبت به هم ندارند اما، به دلایل مختلف، هر دو در تلاشند تا در روز پایانی زندگیشان، دوستی جدید پیدا کنند. خبر خوب اینجاست که اپلیکیشنی برای این کار ساخته شده است. از طریق این برنامه که «آخرین دوست» نام دارد، روفوس و متئو قرار است تا برای تجربه ی آخرین ماجراجویی خود، و تجربه ی یک زندگی کامل تنها در یک روز، یکدیگر را ملاقات کنند. آدام سیلورا در رمان هر دو در نهایت می میرند به ما یادآوری می کند که زندگی بدون مرگ، و عشق بدون فقدان هیچ معنایی نخواهد داشت.​
 
@Tiam.R
@marym
@RPR"
@MelicaMelica عضو تأیید شده است.
@FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.
@Saya
@ماشاگانا


درود
لطفا علاوه بر اسم کتاب، یه تحلیل کوتاه هم راجبش بنویسید.
تاپیک مفیدی ایجاد شده. میتونیم ازش استفاده‌ی بهتری داشته باشیم.
مثلا اگر از جمله یا پاراگرافی خوشتون اومده یا اگر کارکتری به دلتون نشسته، بنویسید. علتشم بگید. همین علت یابی باعث میشه یه نویسنده‌ی تازه‌کار هم مخاطبینش رو در انجمن بشناسه و هم الهام بگیره برای داستانش. همچنین این روش باعث میشه چه نویسنده چه غیر نویسنده دیدگاه عمیق‌تری نسبت به کتاب داشته باشیم.
کتاب ارباب مگس‌ها از ویلیام گلدینک
جمله معروف این کتاب:
وقتی با تابش نور از بالا تا پایین، شکل چهره‌ها تغییر می‌کند، پس چهره راستین کدام است؟
اصلا حقیقت هر چیزی چیست؟
 
@Tiam.R
@marym
@RPR"
@MelicaMelica عضو تأیید شده است.
@FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.
@Saya
@ماشاگانا


درود
لطفا علاوه بر اسم کتاب، یه تحلیل کوتاه هم راجبش بنویسید.
تاپیک مفیدی ایجاد شده. میتونیم ازش استفاده‌ی بهتری داشته باشیم.
مثلا اگر از جمله یا پاراگرافی خوشتون اومده یا اگر کارکتری به دلتون نشسته، بنویسید. علتشم بگید. همین علت یابی باعث میشه یه نویسنده‌ی تازه‌کار هم مخاطبینش رو در انجمن بشناسه و هم الهام بگیره برای داستانش. همچنین این روش باعث میشه چه نویسنده چه غیر نویسنده دیدگاه عمیق‌تری نسبت به کتاب داشته باشیم.
مغازه خودک*شی

وقتی بهم معرفی شد ، فکر کردم کتاب ترسناک و غم انگیزی هست ولی دوست داشتم ببینم چی شده که اینقدر پرطرفدار هست.
در این کتاب از خانواده ای میگه که انواع وسایل و معجون‌های خودک*شی رو دارن ولی فرزند آخر این خانواده با رفتار و کلام طنزش مانع از فروش میشه.
متن کتاب حالت کمدی داره و بجای ناامید کردن خواننده، از امید به زندگی و ستایش کردن عشق میگه.
در صفحه آخر کتاب ، اتفاق غیر منتظره ای رخ میده که گویا یه رسالتی انجام شده و به پایان رسیده.
 
وقتی سروها برگ می‌ریزند اثر فهیم عطار

این کتاب حال و هوایی شبیه به فصل پاییز داره. یعنی پر از دلتنگی، گذر زمان و حسرت.
نویسنده در داستان‌ها یا شعرهاش از سرو و برگ ریزان اون به عنوان نمادی برای از دست دادن و تغییر استفاده میکنه.
روایت‌ها و موضوعات کتاب درباره‌‌ی آدم‌هایی هست که با خاطرات گذشته دست و پنجه نرم می‌کنند و حالا باید با واقعیت تلخ زمان حال بسازند.
شاید مهم‌ترین پیام کتاب این باشه که هر تغییری، هر خداحافظی و هر ریزش، مقدمه‌ای برای شکل گیری دوباره‌ست. اما هیچ وقت اون حس ناب روزهای اول برگشتنی نیست..


بریده‌هایی از کتاب؛

« زندگی دوباره چرخید. اصلا از اول هم نایستاده بود. عشق بین آدم‌ها به دنیا می‌آد و بعد می‌میره. دوباره آدم‌ها عاشق می‌شن. یه سمفونی زنده و پویا که همیشه هست. مطمئنم وقتی که من هم بمیرم، دنیا با همون سرعت به کارش ادامه میده.»
« تو اصلاً هم بچه نیستی. تو خیلی زود بزرگ شدی. کاش این‌قدر زود بزرگ نمی‌شدی. بزرگ‌تر که بشی، بیشتر می‌فهمی. بیشتر که بفهمی، بیشتر غصه می‌خوری. زود بزرگ نشو گل‌اندام.»
« خاتون همیشه از خوش خوابی‌ام کلافه بود: “ فقط خدا کنه صور اسرافیل بتونه بیدارت کنه که از قیامت جا نمونی” .»
« اگر دینام به فکش وصل می‌کردیم، می‌توانست نصف برق اهواز را تامین کند.»
 
کتاب خشم و هیاهو

کتاب خشم و هیاهو بهترین اثر ویلیام فاکنر، داستان زندگی و فروپاشی خانواده‌ی کامپسون را روایت می‌کند.
این رمان درباره‌ی خانواده کامپسون و سرگذشت اعضای این خانواده است. آقاتی کامپسون پدر خانواده مزرعه‌دار بزرگی است. می‌توان گفت او اعتقادت نهیلیستی و پوچ‌گرا دارد. همسر آقای کامپسون کارولین نام دارد. تعداد فرزندان این خانواده چهار تن است، سه پسر و یک دختر. کونتین پسری با استعداد و حساس و در عین حال نسبت به مرگ شیفتگی دارد. بنجامین پسری عقب افتاده و لال است. جیسون پسری اقتصادی و خودخواه است و کدی تک دختر خانواده که به گفته‌ی فاکنر قهرمان اصلی کتاب به شمار می‌رود. کدی پیش از ازدواج کردن، باردار می‌شود و...
 
عقب
بالا پایین