همگانی ~آخرین کتابی که خواندی چی بود؟~

کتاب ابله

کتاب ابله یکی از معروف‌ترین رمان‌های فئودور داستایوفسکی، داستان شاهزاده‌ای به نام نیکلایویچ میشکین را به تصویر می‌کشد که درگیر یک ماجرای عشقی می‌شود، اما به خاطر داشتن شخصیتی ساده و اخلاق مدار نمی‌تواند خودش را در برابر انواع دروغ‌ها، نیرنگ‌ها و خیانت‌های جامعه‌ی روسیه ایمن نگه دارد و حوادث مختلفی برایش به وجود می‌آید.
شخصیت اصلی دیگر این رمان زنی به نام ناستازیا فیلیپونا است. زنی که افراد زیادی از جمله پرنس میشکین عشقش می‌شوند و شکل‌گیری مثلث‌های عاشقانه این داستان را هرچه بیشتر پیش می‌برد…
 
چطور بود؟
برای چه مخاطبانی پیشنهاد میدید؟
چه برداشتی ازش داشتید؟

چه برداشتی ازش داشتید؟
در مورد چه کسی بود؟
 
هر دو در نهایت می میرند

کتاب هر دو در نهایت می میرند، رمانی نوشته ی آدام سیلورا است که اولین بار در سال 2017 به چاپ رسید. در پنج سپتامبر، اندکی پس از نیمه شب، مأمورین مرگ با متئو تورز و روفوس امتریو تماس می گیرند تا خبر بدی را به آن ها بدهند: هر دوی آن ها امروز خواهند مرد. متئو و روفوس هیچ شناختی نسبت به هم ندارند اما، به دلایل مختلف، هر دو در تلاشند تا در روز پایانی زندگیشان، دوستی جدید پیدا کنند. خبر خوب اینجاست که اپلیکیشنی برای این کار ساخته شده است. از طریق این برنامه که «آخرین دوست» نام دارد، روفوس و متئو قرار است تا برای تجربه ی آخرین ماجراجویی خود، و تجربه ی یک زندگی کامل تنها در یک روز، یکدیگر را ملاقات کنند. آدام سیلورا در رمان هر دو در نهایت می میرند به ما یادآوری می کند که زندگی بدون مرگ، و عشق بدون فقدان هیچ معنایی نخواهد داشت.​
اصلا دوستش نداشتم بنظرم فقط تو کتاب ها میشه انقد راحت مرگ رو پذیرفت و باهاش کنار اومد و ....
 
اصلا دوستش نداشتم بنظرم فقط تو کتاب ها میشه انقد راحت مرگ رو پذیرفت و باهاش کنار اومد و ....
چون یه سری ضعف داشت کتاب
یکیش همین پیش زمینه‌ی کم راجع به Death-cast بود. نویسنده جزئیات زیادی درباره‌ی این سیستم و چگونگی عملکردش ارائه نکرده بود. به قول شما این سیستم خیلی سریع پذیرفته میشه و هیچ توضیح منطقی یا علمی نداره..
یکیش هم پایان قابل پیش بینیش بود که تو عنوانش هم ذکر شده: هردو درنهایت میمیرند! همین باعث کاهش تعلیق میشه و پایان از همون اول لو رفته.. هرچند بعضیا هم میگن اتفاقا همین شفاف بودن باعث شده که تمرکز کلا رو هدف کتاب باشه. یعنی تمرکز بر چگونگی زندگی..
 
یک روز انتظار اثر ارنست همینگوی

یه داستان خیلی کوتاه ولی آموزنده. ۵دقیقه طول کشید خوندنش. ولی نکته جالبی رو تو چند صفحه کوتاه ذکر کرد.
« تفکرات استباه میتونه آدم رو از درون نابود کنه و همین سوءتفاهم هاست که زندگی رو سخت‌ می‌کنند. »
 
درمان شوپنهاور

کتاب درمان شوپنهاور، رمانی روانشناسانه و فلسفی نوشته ی اروین دی. یالوم است که اولین بار در سال 2005 به انتشار رسید. روان درمانگری برجسته به نام ژولیوس هرتزفلد پس از مواجهه با مرگ خود در خلال یکی از معاینات عمومی، مجبور می شود تا نگاهی دوباره به زندگی و کار خود بیاندازد. ژولیوس از همین رو به دنبال فیلیپ اسلِیت می رود؛ مردی معتاد به روابط جن*سی که ژولیوس در حدود بیست سال پیش نتوانست کمکی به او بکند. با این حال فیلیپ ادعا می کند که درمان شده و زندگی اش به شکل معجزه آسایی به وسیله ی آموزه های بدبینانه ی فیلسوف آلمانی، آرتور شوپنهاور، دگرگون شده است. نظرات عجیب و رفتار منحصر به فردِ فیلیپ باعث می شود ژولیوس از او بخواهد که به جلسات گروه درمانی او برود و در عوض فیلیپ هم ژولیوس را با عقاید شوپنهاور آشنا کند.​
 
عقب
بالا پایین