مشاوره مشاوره ارتقای قلم و پیرنگ | مشاور: Azaliya

نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند اما مشاورین، پیمانکاران رمان، داستان و آثار مهم می باشند!

  • نویسنده عزیز لطفا با مشاور خود نهایت همکاری را داشته باشید.
  • در صورتی که با مشاور همکاری نکنید و مشاور گزارش دهد، رمان شما تا زمان ارتقا، قفل خواهد شد.

درخواست کننده: @RED Qᴜᴇᴇɴ
مشاور: @Azaliya
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Azaliya
@RED Qᴜᴇᴇɴ سلام عزیزم یک خلاصه کلی از رمانت میدی
 
این لینک رمانمه
بخوام ساده بگم داستان راجب ویولنِ که به اجبار مادرش وارد مسابقات اژدهاسواری میره
بهشون یه عصای جادویی میده که‌بعد از هر مرحله الماس قرمزی رو که به دست میارن رو داخل عصا میزارن تا کم‌کم بعد از 3 الماس نیرو های اون الماس کامل بشه و هر کسی که تونست این کار و انجام بده فرمانروایی کل اژدهایان و به دست میاره.
اون‌جا مسابقات زیادی می‌ره مثلا از گل‌های ادم‌خوار و دریاچه‌ گل‌آلود مرگ‌بار می‌گذرن تا به غار بزرگی در آخر جنگل برسن، تا الماس سرخ رو به دست بیارن
اون‌جا با یه اژدها روبه‌رو میشن و در اخر بدون آسیب زدن به اژدها اونو فراری میدن
مرحله دوم یکم سخت‌تره چون باید از تونل ارواح، آبشار آدم‌خوار و درخت عظیم‌جسه عبور کنن.
بعد از پیدا کردن الماس دوم متوجه میشه که فرمانده یه حقیقتی رو مخفی می‌کنه
دخترک متوجه میشه که میتونه با اژدهایان رابطه خاصی رو برقرار کنه.
میتونه متوجه حرفاشون بشه، بتونه باهاشون صحبت کنه و ...
توی مرحله سوم، اسکار اژدهای بزرگی ویولن و همراهی میکنه و بهش کمک می‌کنه تا از دایناسور‌ها، غول‌های آدم خوار سنگی و سد خونین عبور کنه و الماس سوم‌و هم به دست میاره
برای اخر داستان تصمیم نهایی رو نگرفتم
شاید تمومش کنم، شایدم جلد دومی داشته باشه.
 
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها]: Azaliya
این لینک رمانمه
بخوام ساده بگم داستان راجب ویولنِ که به اجبار مادرش وارد مسابقات اژدهاسواری میره
بهشون یه عصای جادویی میده که‌بعد از هر مرحله الماس قرمزی رو که به دست میارن رو داخل عصا میزارن تا کم‌کم بعد از 3 الماس نیرو های اون الماس کامل بشه و هر کسی که تونست این کار و انجام بده فرمانروایی کل اژدهایان و به دست میاره.
اون‌جا مسابقات زیادی می‌ره مثلا از گل‌های ادم‌خوار و دریاچه‌ گل‌آلود مرگ‌بار می‌گذرن تا به غار بزرگی در آخر جنگل برسن، تا الماس سرخ رو به دست بیارن
اون‌جا با یه اژدها روبه‌رو میشن و در اخر بدون آسیب زدن به اژدها اونو فراری میدن
مرحله دوم یکم سخت‌تره چون باید از تونل ارواح، آبشار آدم‌خوار و درخت عظیم‌جسه عبور کنن.
بعد از پیدا کردن الماس دوم متوجه میشه که فرمانده یه حقیقتی رو مخفی می‌کنه
دخترک متوجه میشه که میتونه با اژدهایان رابطه خاصی رو برقرار کنه.
میتونه متوجه حرفاشون بشه، بتونه باهاشون صحبت کنه و ...
توی مرحله سوم، اسکار اژدهای بزرگی ویولن و همراهی میکنه و بهش کمک می‌کنه تا از دایناسور‌ها، غول‌های آدم خوار سنگی و سد خونین عبور کنه و الماس سوم‌و هم به دست میاره
برای اخر داستان تصمیم نهایی رو نگرفتم
شاید تمومش کنم، شایدم جلد دومی داشته باشه.
خیلی هم زیبا خب الان روی کدوم بخش باید کار کنیم دقیقا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Azaliya
نمی‌دونم واقعا
ناظر رمان گفت درخواست مشاور بده برای ارتقای قلم و پیرنگ
خب عزیزم ببین من پارت پارت خوندم و پیشنهادهام رو بهت میگم پارت ششم جایی که مادر ویلون می‌خواد مجبورش کنه بره مسابقات ویلون اول ناراضیه درسته بعد بعد چند خط یک دفعه ویلون تصمیمش رو میگیره که شرکت کنه به نظرم یکمی یک‌دفعه‌ای بی دلیل مثلا قبول کرد می‌تونی یه دعوایی بین ویلون و مادرش بنویسی که توی اون که مثلا مادرش به زور وسایلش رو جمع میکنه یا نمی‌دونم یه شرطی براش میزاره که اگر مسابقات رو برنده بشه مثلا میزاره اونجور که ویولن دوست داره زندگی کنه یا ایده دیگه اینکه خود ویولن دلیل محکمی داشته باشه که مسابقات اژدها سواری رو بره
ببین به نظرم ویلون رو توصیف نکردی اینکه ظاهرش چا شکلیه می‌تونی توی مونولوگ‌هات یه سری توصیفات از چهره ویلون بزار
و ببین توصیفات نسبت به محل خیلی کم بود فقط همن اول گفتی جنگل سرسبز و اینا خب برای اینکه خواننده بیشتر بتونه با نوشته ارتباط بگیره می‌تونی آب و هوا رو هم توصیف کنی اینکه مثلا هوای سرد می‌تونه ترس رو انتقال بده و مثلا به جای اینکه یک دفعه بنویسی یه صدایی اومد و اژدها حمله کرد خب می‌تونی اول بنویسی مثلا صدای خش خشی اومد یا نمی‌دونم صدای ضربه خوردن چیزی اومد می‌دونی صحنه‌ رو خیلی یک‌دفعه‌ای نوشتی
 
خب عزیزم ببین من پارت پارت خوندم و پیشنهادهام رو بهت میگم پارت ششم جایی که مادر ویلون می‌خواد مجبورش کنه بره مسابقات ویلون اول ناراضیه درسته بعد بعد چند خط یک دفعه ویلون تصمیمش رو میگیره که شرکت کنه به نظرم یکمی یک‌دفعه‌ای بی دلیل مثلا قبول کرد می‌تونی یه دعوایی بین ویلون و مادرش بنویسی که توی اون که مثلا مادرش به زور وسایلش رو جمع میکنه یا نمی‌دونم یه شرطی براش میزاره که اگر مسابقات رو برنده بشه مثلا میزاره اونجور که ویولن دوست داره زندگی کنه یا ایده دیگه اینکه خود ویولن دلیل محکمی داشته باشه که مسابقات اژدها سواری رو بره
ببین به نظرم ویلون رو توصیف نکردی اینکه ظاهرش چا شکلیه می‌تونی توی مونولوگ‌هات یه سری توصیفات از چهره ویلون بزار
و ببین توصیفات نسبت به محل خیلی کم بود فقط همن اول گفتی جنگل سرسبز و اینا خب برای اینکه خواننده بیشتر بتونه با نوشته ارتباط بگیره می‌تونی آب و هوا رو هم توصیف کنی اینکه مثلا هوای سرد می‌تونه ترس رو انتقال بده و مثلا به جای اینکه یک دفعه بنویسی یه صدایی اومد و اژدها حمله کرد خب می‌تونی اول بنویسی مثلا صدای خش خشی اومد یا نمی‌دونم صدای ضربه خوردن چیزی اومد می‌دونی صحنه‌ رو خیلی یک‌دفعه‌ای نوشتی
نمیشع بعدا فلش بک بزنم به قبل و اشاره کنم به دعوای مادرش و دختر ؟
 
عقب
بالا پایین