Tiam.R
مدیررسمی تالارنظارت+آزمایشی تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر رسـمی تالار
ناظر ارشد آثار
ناظر اثـر
ویراستار
تدوینگر
تیمتعیینسطح
تیمسوشالمدیا
نویسنده نوقلـم
برترین ارسال کننده ماه
نویسنده عزیز، از اینکه انجمن کافه نویسندگان را برای ارتقای قلم خود و انتشار آثار ارزشمندتان انتخاب کردید، نهایت تشکر را داریم.
لطفا پس از هر پارت گذاری در تاپیک نظارت اعلام کنید. تعداد مجاز پارت در روز 10 پارت می باشد. در غیر این صورت جریمه خواهید شد.
انتظار میرود نسبت به گفتههای ناظر توجه کافی داشته باشید، همچنین بایستی بعد از گذشت تعداد مشخصی پارت با اصول نگارشی آشنایی کافی داشته و از داشتن ایرادهای مکرر خودداری کنید
از دادن اسپم و چت بی مربوط جدا خودداری کنید
نویسنده: @Noghre
ناظر: @حسین یحیائی
لینک اثر:
لطفا پس از هر پارت گذاری در تاپیک نظارت اعلام کنید. تعداد مجاز پارت در روز 10 پارت می باشد. در غیر این صورت جریمه خواهید شد.
انتظار میرود نسبت به گفتههای ناظر توجه کافی داشته باشید، همچنین بایستی بعد از گذشت تعداد مشخصی پارت با اصول نگارشی آشنایی کافی داشته و از داشتن ایرادهای مکرر خودداری کنید
از دادن اسپم و چت بی مربوط جدا خودداری کنید
نویسنده: @Noghre
ناظر: @حسین یحیائی
لینک اثر:
در حال تایپ موضوع 'رمان تقدیسِ تاریکی | نقره زارع'
عنوان: تقدیسِ تاریکی
ژانر: پلیسی، مافیایی، عاشقانه
نویسنده: نقره زارع
ناظر: @حسین یحیائی
خلاصه:
برای رسیدن گاهی باید گذشت کرد اما در میان این همه گذشت، گاهی باید ایستاد و فکر کرد که آیا هر گذر کردنی ارزش رسیدن را دارد؟
آیا این گذشت به مقصدِ تاریکی، برای آدمهایِ قصهی ما به رسیدن نور ختم میشود؟
یا شاید هم قرار است تا ابد، در جادههایی که برای روشنایی التماس میکنند گرفتار شوند.
مقدمه:
بهنام هیچ، چون دیگر چیزی برای نامیدن نمانده است.
بهنام سکوت، همان صدایی که بعد از فروپاشیِ انسانیت باقی ماند.
بهنام آغازِ پایانی که از روزِ تولد با ما بود.
بهنام تاریکی، که دروغِ روشنایی را...
ژانر: پلیسی، مافیایی، عاشقانه
نویسنده: نقره زارع
ناظر: @حسین یحیائی
خلاصه:
برای رسیدن گاهی باید گذشت کرد اما در میان این همه گذشت، گاهی باید ایستاد و فکر کرد که آیا هر گذر کردنی ارزش رسیدن را دارد؟
آیا این گذشت به مقصدِ تاریکی، برای آدمهایِ قصهی ما به رسیدن نور ختم میشود؟
یا شاید هم قرار است تا ابد، در جادههایی که برای روشنایی التماس میکنند گرفتار شوند.
مقدمه:
بهنام هیچ، چون دیگر چیزی برای نامیدن نمانده است.
بهنام سکوت، همان صدایی که بعد از فروپاشیِ انسانیت باقی ماند.
بهنام آغازِ پایانی که از روزِ تولد با ما بود.
بهنام تاریکی، که دروغِ روشنایی را...
- Noghre
- انجمن ادبی کافه نویسندگان تالار تایپ رمان تایپ رمان آنلاین
- پاسخها: 10
- تالار: رمانهای درحال تایپ