-
-
نقد داستان جعبه نقره‌ای مترجم: @ANIL منتقد: @دیـوا انجام شد -
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با
Like واکنش نشان داد.
نگاهم قفل او، دل شد خریدار به سینه مُهر و عشقش شد پدیدار تکان گیسویش طوفان به پا کرد در این طوفان بسی جان شد گرفتار -
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
درین درگاه بدان آنان که درمانند، درد دارند همان چشمان که می‌بینی چو می‌خندند، می‌بارند غبار غم درین دل‌ها عجین گشته به درد اما اگر از...
-
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
نمی‌رود یاد تو از این دل بی‌قرار من نمی‌شود سلسله‌ی عشقِ تو پاک، نگار من عشق دلم را دیده‌ای، جان به لبم رسانده‌ای عشق تو ماند درین سینه...
-
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
عشق خود را مرحبا مهمان قلبم ساخته‌ای این چنین زیبا مرا رسوای عالم ساخته‌ای تو خودت دردی بی‌درمانی، بگو اما چه طور درد بی‌درمان من، درمان...
-
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
دلا گم گشته‌ام فانی در آشوب تمنایی سرابی پهناور اما نگاه م**س.ت دریایی من و هجران و تنهایی با این آغو*ش سودایی به رسم عشق چنین واهی شدم...
-
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
بفهمید که شدم عاشق، فریبم داد و دل فرسود امان از او که قلبم را فقط هجران و درد افزود دلی مملو بود از عشقش ولیکن او نخواست این را جفا سر...
-
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
آن که می‌خندد غمش بی‌انتهاست جامه‌اش شب‌ها به اشکش آشناست آن که می‌بینی می‌خندد را نگو درد برایش بی‌گمان افسانه‌هاست
-
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
با نگاه، جیران من خاموش می‌داری دلی پر فریب با لطف خود مدهوش می‌داری دلی تیر عشق خوش بنشست بر دل من رسوا شد بیش از این افسون نکن بی‌هوش...
-
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
حفظ ظاهر می‌کنم با خنده‌های پر فریب کس نمی‌داند همین خنده امانم را بُرید کس نمی‌فهمد چه قدر سخت بود هزاران آرزو بند بند سینه‌ام را روز و...
-
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
نگارا دیده بر من کن و دشمن جانم نباش عشقِ آشکارِ مرا بنگر و پنهانم نباش خود عذاب من نباش، رویای جانم را ببین تا ابد برای من، داغ دو...
-
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
تیغ زهر آلود عشقت را به قلبم کاشته‌ای درد آن را تا ابد محصور جانم داشته‌ای کام ل*ب‌های تو از قند هم به من شیرین‌تر است من مسلمانم نگار،...
-
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
رفته‌ای عشقت ولیکن در دلم ماند که ماند نام تو ورد لبان شد تا سحر باز بخواند جان ز کف بریده شد، مرغ ز قفس پریده شد یاد تو اما چه افسون در...
-
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
در زین پس این عشق هزار خاطره دارم در مرداب رویاها هزار آواره دارم هر شاخه‌ی کین از دل من عشق بدل گشت در این آشفتگی دلی هیچ کاره دارم
-
ANIL به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Like واکنش نشان داد.
نگارا رفته‌ای، در دل همی باران غم بارید در این آوارگی، فکرت، فقط از جان من کاهید به دستش آمد این فانوس در این کابوس ظلمانی ز دریا تا به...
-
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
بازدیدهای نمایه
77
آخرین بازدیدکنندگان
- 77 بازدیدهای نمایه
