مشاعره مشاعره با حروف تعیینی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع مرهم
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
عشق داغیست که تا مرگ نیاید نرود
هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد

حرف ز
 
زین همرهان همراز من تنها توئی تنها بیا
باشد که در کام صدف گوهر شوی یکتا بیا

ل لطفا
 
ل*ب شیرین تو هر دم شکر انگیزترست
زلف دلبند تو هر لحظه دلاویزترست


حرف چ
 
چندان که دویدیم به سامان نرسیدیم
مانــدیــم در آغـــاز و به پایان نرسیدیم

ن لطفا
 
چندان که دویدیم به سامان نرسیدیم
مانــدیــم در آغـــاز و به پایان نرسیدیم

ن لطفا
نقش او در دل چه زیبا می‌نشست
سنگدل آیینه‌ی ما را شکست

ا لطفا
 
اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد

ه لطفا
 
ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی
دودم به سر برآمد زین آتش نهانی


حرف گ
 
گر من به وفای عشق آن حور نسب
در دام دگر بتان نیفتم چه عجب
حاشا که چو گنجشک بوم دانه طلب
کان ماه مرا همای داده است لقب


حرف با ه
 
عقب
بالا پایین