شخصیت اصلی داستان هنگام نجات دنیا قدرتهاش رو از دست میده، اما بدون اونها احساس ناقص بودن میکنه. بنابراین تصمیم میگیره هرکاری که لازمه انجام بده تا دوباره پسشون بگیره..
یه مثال دیگه:
قهرمان داستان درحالی که شرور یا آنتاگونیست رو روی ویلچر حمل میکنه بعد از رد شدن از جلوی چشمهای مردم در گوشش زمزمه میکنه "بسه دیگه. حالا میتونی بلند شی"
موقع نوشتن ویرایش نکنین.
چیزهایی را که همین الان نوشتید رو تغییر ندین.
نویسنده هایی که موقع نوشتن مطالبشونو بازنویسی میکنن، هیچوقت نوشتشونو تمام نمیکنن.
بذارید نوشتتون آزادانه بر قلم و کاغذتون جاری شه.