نتایح جستجو

  1. ..LADY Dyva..

    مهم | تاپیک تقسیم آثار بین ویراستاران |

    بسم تعالی داستانک تلکه کلیک کنید ویراستار: @ANIL تاریخ شروع: ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ تاریخ تحویل: ۲۸ شهریور ۱۴۰۴
  2. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان راز خانه‌ی کناری (مجموعه کتاب معمای ذهنی کلویی فاین) | دیوا لیان

    با نگاهی سریع به آینه و دیدن همان اندام، چهره و لوگوی تی‌شرت گروهی که از نوجوانی همراهش بود، دانیل آماده شد تا به دیدار مارتین برود. او کمی شلوغ و پرهیجان بود، ولی نه از آن نوعی که ساعت‌ها در گاراژ یا پیست مسابقه وقت بگذرانند. گفته بود کمی بوکس آماتور کار کرده و اندامش هم باورپذیر بود (یکی از...
  3. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان راز خانه‌ی کناری (مجموعه کتاب معمای ذهنی کلویی فاین) | دیوا لیان

    دانیل فاین یک قرص انرژی‌بخش قورت داد و آن را با یک نوشابه‌ی کم‌گاز پایین فرستاد. سپس به کشوی لباس زیرش نگاه کرد و تصمیم گرفت برای قرار ملاقات امشب کمی متفاوت و جسور باشد. او به مارتین فکر کرد. شش هفته با او گذشته بود و هر دو قول داده بودند آهسته پیش بروند، اما دانیل نمی‌توانست صبر کند. امشب...
  4. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    اعضای گروه‌های مختلف دیده‌بانی، یکی پس از دیگری، یواشکی از میان جنگل وارد شدند. همه آنها آنچه کارتر قبلاً گزارش داده بود، تأیید کردند. مردی که از بقیه جسورتر بود، حتی جرأت کرده بود یواشکی به پشت خانه نزدیک شود و از پنجره کارگران را دیده بود که دور شام آبجو و سوسیس خود جمع شده بودند و با تشریفاتی...
  5. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    فلک گفت: - ما نمی‌تونیم جلوی تعداد زیادشون رو بگیریم. مهمه که دقیق بفهمیم نقشه‌هاشون چیه. بعیده که امشب، تو این نقطه خلوت که ماه‌هاست امنیت دارن، نگهبان بذارن. به محض تاریک شدن هوا، می‌تونیم هواپیماها رو از کار بندازیم. کارتر نفس‌زنان گفت: - این کار راحتیه. من یه چیزایی از هواپیماها می‌دونم...
  6. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    فلک به محض شنیدن صدایش، سریع پرسید: - چی شده؟ کارتر نفس‌نفس زنان گفت: -‌ خدای من، رئیس… سه تا هواپیمای بزرگ اون بیرون روی فلات مشرف به رودخانه هستن همه‌شون آماده‌ی پرواز. فلک زیر ل*ب گفت: -‌ دوستان هوا… پس همه چیز معنی‌اش روشن شد. کارتر ادامه داد: -‌ آشکارا همه‌ی مواد رو قاچاقی آوردن و سه...
  7. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    فلک با جدیت گفت: - کاملاً درست می‌گی. ما اینجا تو آمریکا نسبت به آشناها و همسایه‌هامون خیلی بی‌خیالیم. چون خودمون محترمیم، همین رو بدیهی می‌دونیم و خیال می‌کنیم بقیه هم همون‌طورن. به کار همدیگه سرک نمی‌کشیم. تو نیویورک هیچ‌کس زحمت نمی‌کشه بدونه همسایه‌ش کیه یا چه کار می‌کنه، تا وقتی که ظاهرش...
  8. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    در نگاه اول شاید به نظر می‌رسید ساختمان‌ها خالی از سکنه‌اند: جنب‌وجوشی دیده نمی‌شد و در طبقه‌ی دوم چند پنجره بی‌کرکره شکسته بود. تنها نشانه‌های حضور اخیر، انبوهی از بشکه‌های ** پشت خانه و تپه‌ای از قوطی‌های حلبی تازه باز شده در حوالی آن بود. نزدیک یکی از بناهای فرعی بزرگ‌تر هم توده‌ای خاک‌اره...
  9. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    فصل پانزدهم خانه‌ای در جنگل بالاخره به مقصد رسیده بودند؛ جایی که آن دو مظنون جاسوسی بی‌تردید ماه‌ها بود هر هفته به آن سر می‌زدند. جین در سایه‌ی صخره‌ای بزرگ، میان بوته‌های درهم، همراه فلک و توماس دین به سازه‌ای فرسوده چشم دوخته بود؛ همان مکانی که در شایعات محلی از آن به عنوان پناهگاه «دوستان...
  10. ..LADY Dyva..

    همگانی [ همین الان داری به چی فکر میکنی؟ ]

    نمی‌دونم بابام با خواب چه مشکلی داره صبح ها دیرتر از ۶ و نیم بیدار شی دیگه از دنیا عقب اومدی عقب مونده‌ای عصر هم تا ساعت ۴ و نیم بخوابی بیشتر بازم از دنیا موندی قیامت به پا می‌کنه سر خواب سه روزه صبحا خونس دارم میمیرم از سردرد و میگرن :// پادگان نظامیه خونمون
  11. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    فلک با شتاب توضیح داد: - تونستم با کارتر تماس بگیرم. ماشین از پارک بیرون آمد و به سمت شمال پیچید. او ادامه داد: - کارتر موفق شده جایی رو پیدا کنه که هاف‌ها هر هفته می‌رن. حدود سه مایل دورتر از جاده، سمت رودخونه، درست همون اطرافی که شما دیروز تصادف کردید. اونجا، وسط جنگل، یه مکان متروکه‌ست؛ چیزی...
  12. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    او ساده گفت: - منو لازم داشتن تا راه رو نشونشون بدم. دین با اعتراض گفت: - از وقتی من اینجام دیگه نیازی به اون نیست. رئیس باید برت گردونه. جین با گرمی مخالفت کرد: - مزخرف نگو. دین لجوجانه اصرار کرد: اما اینجا جای زن نیست. و با لگدی معنادار به تفنگ‌های کف ماشین زد. ممکنه درگیری پیش بیاد. این...
  13. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    او بالا آمد، اما ناگهان ایستاد. با شگفتی فریاد زد: - دین! اینجا چه می‌کنی؟ چطور خودت رو رسوندی اینجا؟ راننده با خنده جواب داد: - فکر کردی آخرِ مسابقه جا می‌مونم؟ فلک گفت: - اما زخمات... دستت... دین شانه بالا انداخت: - هر دو خوبن، به همون خوبی که تا چند هفته دیگه خوب می‌شن. فلک پرسید: - ولی...
  14. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    - ولی اون پیام‌هایی که آقای هاف پیر توی کتاب‌فروشی‌ها می‌ذاشت چی؟ اون‌ها هم بخشی از نقشه‌ بودند؟ فلک گفت: - ممکنه فقط یه روش پشتیبانِ ارتباطی باشه، برای وقتی که راه‌های دیگه جواب نمیده. آلمانی‌ها اینجا خوب می‌دونن که همیشه زیر نظرن و احتیاط‌هاشون رو کامل به کار می‌گیرن. به محض اینکه خانوادهٔ...
  15. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    - هرگز! فلک با قاطعیت گفت. - هوگو اشمیت همون که به‌عنوان سرگروه شناخته می‌شد وقتی داشت سعی می‌کرد یه نسخه از این رمز رو توی باشگاه آلمانی بسوزونه، گرفتار شد. از روی سوابق پیام‌های بی‌سیمشون، دولت تونست کلِ کد رو بازسازی کنه. حالا اینکه یکی یا دو کلمه از این رمز توی این آگهی‌ها به‌کار رفته...
  16. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    فلک نگاهی ارزیابی‌کننده به او انداخت. دوست داشت حدس دین را که گمان می‌برد جین عاشق هاف جوان است تنها نتیجهٔ حسادت بداند؛ اما هرگاه دو جوان ناگهان در کنار هم قرار گیرند، احتمال شعله‌ور شدن عشق همیشه مطرح است. نگاه کنجکاو او کمی جین را سرخ کرد، اما آنچه در چهره‌اش خواند، گویی تردیدهای فلک را...
  17. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    او با تردید نشست و کناره‌اش پرسید: - اما تو که انتظار نداری این آدم‌ها رو بدون محاکمه تیرباران کنیم، مگه نه؟ قلبش را دردی تیز فشرد؛ بار دیگر وحشت از خطری که فردریک را تهدید می‌کرد، در او شعله‌ور شد. اندوهی شدید از اینکه شاید نتواند وظایفش را انجام دهد، او را فرا گرفت و با خود خشمگینانه گفت چرا...
  18. ..LADY Dyva..

    در حال ترجمه رمان آپارتمان کناری به ترجمه دیوا لیان

    فصل چهاردم راز کوهستان جین، در دلِ آشفتگی و اضطراب، منتظر ورود رئیس فلک به مکانی بود که خودش تعیین کرده بود. هنوز از صحنه‌ای که با فردریک پشت سر گذاشته بود، پریشان بود. لحظه‌هایی قلبش زمزمه می‌کرد که، بی‌اعتنا به جنایات هولناکی که در خانه‌ی او رخ می‌داد، همه‌چیز را به خاطر مردی که دوستش داشت،...
  19. ..LADY Dyva..

    معرفی نویسندگان انجمن معرفی نامه اختصاصی [ دیوا لیان ]

    .... سلام با نام مستعار «دیوا لیان» فعالیت می‌کنم. مترجم، نویسنده و مدرس نویسندگی حدود هفت سال هست که وارد فروم‌های نویسندگی شدم و نزدیک 15 ساله که در حوزه زبان فعالیت و آموزش می‌بینم شرکتدر دوره‌ها و کارگاه‌های نویسندگی و زبان و دریافت سرتیفیکیت‌های مرتبط بخش مهمی از این مسیر من بوده در کنار...
عقب
بالا پایین