با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
چشمانت راز آتش بود.
در التهاب قلب ویران شده ام
و لبانت چون دشنه ای سوزان که مرهم تمام زخم های قبل از تو با من بود !
و آنقدر با آتش دوست داشتن و عطر تنت زندگی کرده ام
که همه چیز را از یاد برده ام جز تو و حالا دیگر هراسی ندارم
از این همه سوختن از این همه زخم و...
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
تو نیکی می کــن و در دجلــه انـداز
کــه ایــزد در بیــابــانت دهــد بـاز
شعری کوتاه در مورد انسانیت
خیــر کـــن بــا خـلق، بهـر ایزدت
یــا بـــرایِ راحــتجــان خـودت
تــا هـمــاره دوســت بینی در نظــر
در دلت نـایــد ز کین نـاخوش صور
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
قول بده که خواهی آمد
اما هرگز نیا!
اگر بیایی
همه چیز خر*اب میشود
دیگر نمیتوانم
اینگونه با اشتیاق
به دریا و جاده خیره شوم
من خو کردهام
به این انتظار
به این پرسه زدنها
در اسکله و ایستگاه
اگر بیایی
من چشم به راه چه کسی بمانم؟
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
چون جان تو میستانی چون شکر است مردن
با تو ز جان شیرین شیرینتر است مردن
بردار این طبق را زیرا خلیل حق را
باغ است و آب حیوان گر آذر است مردن
این سر نشان مردن و آن سر نشان زادن
زان سر کسی نمیرد نی زین سر است مردن
بگذار جسم و جان شو رقصان بدان جهان شو
مگریز اگر چه...
ا خنده گفت من که وبلاگ تو را نمیخوانم. از شعر و شاعری خوشم نمیآید و تو هم که مدام از این چیزها مینویسی. (+)
اول توی ذوقم خورد؛ اما بعد فکر کردم چه خوب. هر چه تعداد شرکای من در عشق به شعر کمتر بهتر.
خب او هم یکی از هزارانی بود که شعر و شعرخوانی و متعلقاتش را بیهوده میدانست و حتی برای یک...
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
انجمن رمان کافه نویسندگان
جامعه
زندگی
زهرا شریفی
شعرشعر در جامعه چه نقشی دارد
شعر در زندگی ما چه نقشی دارد
مقاله اختصاصی نقش شعر در زندگی و جامعه از زهرا شریفی
نقش شعر
نقش شعر در زندگی و جامعه ما
به نام خدا
- ناخدا! ناخدای من، آیا در ریاضیات هم شعر هست؟
+کاملاً آقای دالتون. در ریاضیات…ظرافت هست.*
به این بخش از کتاب انجمن شاعران مرده که رسیدم یادم آمد قبلاً اینجا نوشته بودم که: «فکر میکنم این شعر گفتن هم از علاقهام به اعداد و ریاضی ناشی میشود چون نظم و توازن و هماهنگی و همجواری...
به نام خدا
شاید هدف شعر ترکیب کلمات و زیبایی باشد. یک شاعر گاهی ما را مجبور میکند که با واژهها درگیر شویم. گویی با سحر و جادو زبانمان را به تحسین وامیدارد.
یک شعر خوب به زیبایی یک اندیشه را به تصویر میکشد. نجواها را به رق*ص در میآورد و گرمابخش کرختی و سردی روح و روان آدمی است آنگاه که...
"به نام خدا"
در ابتدا به نظر نمیرسد که شعر و ترانه تفاوت خاصی باهم داشته باشند. گاهی هم ترانهها از دل اشعار بیرون کشیده میشوند.
ترانه مانند شعر یک گونۀ ادبی بسیار پرمخاطب و ارزشمند است اما تفاوتهای ظریفی با شعر دارد.
نوع انتقال پیام به مخاطب یکی از مواردی است که ترانه و شعر را از هم جدا...
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
آخرِ شب اگر آهنگى برايتان
بيخود و بى جهت ارسال شد
حتما به خودتان بگيريد!
تك تكِ كلماتش را
يك نفر ساعتها جان كنده
تا هم غرورش را نگه دارد
هم حرفِ دلش را بزند…
تو رسم دلبری با من به جا آوردی و من هم
ازین پس با تو خواهم گفت رسم دوستداری را
به هر کس جز تو خواهم گفت: نه! باشد که بعد از این
بگیرم از لبت پروانهی کمیاب آری را ...
علیرضا بدیع
اشعار
اشعار نذار قبانی
اشعار نزار قبانی در مورد عشق و زن
انجمن رمان
انجمن رمان نویسی
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
شعرشعر عاشقانه
شعر های نزار قبانی
عاشقانه
عشق و زن
نزار قبانی
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
حلالم کن اگر روزی گرفتار دلت بودم ……
نفهمیدم که خوش بودی و تنها مشکلت بودم
تو قاب عکس این دنیا فقط چشم تو را دیدم
حلالم کن اگه هر شب تو افکار تو چرخیدم
خودت هر روز میگفتی که از تنهائی بیزاری
بگو این لحن دلگیرو هنوز در خاطرت داری
گلوم سر شاره از بغضه،یه بغض تلخ و...
گر بيدل و بيدستم وز عشق تو پابستم
بس بند که بشکستم ، آهسته که سرمستم
در مجلس حيراني ، جاني است مرا جاني
زان شد که تو مي داني ، آهسته که سرمستم
پيش آي دمي جانم ، زين بيش مرنجانم
اي دلبر خندانم ، آهسته که سرمستم
ساقي مي جانان بگذر ز گران جانان
دزديده ز رهبانان ، آهسته که سرمستم
رندي و چو من...
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
چه ابر تیره ای گرفته سینه تو را
که با هزار سال بارش شبانه روز هم
دل تو وا
نمیشود!
?هوشنگ ابتهاج
#اندکیتبِشاعریدرکافه_رایترز