تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

شعر اشعار پابلو نرودا | شاعر شیلی

مدیرتالارویرایش+طراح آزمایشی وبتون
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدرس انجمن
ناظر رمان
ویراستار انجمن
کپیست انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
3,150
21,242
218
یــه رویــــ?ــــای دور ... ?☝?
وضعیت پروفایل
زِندونی تو سِلولِ جِسم ..??✌?

تو از آرزوهایم رفته ای



هر وقت کور شوم
شعری می نویسم و می گویم
به آرزویم رسیدم
به آرزویم
به تـو نه
تو از آرزوهایم رفته ای

و حس بدی دست میکشد روی سرم
سرم را که می چرخانم
میبینم روز هایی که چشمانم را سیاه تر می کنم
عاشق تــــــــــر می شوی

و حس بدی که روی سرم دست کشیده بود ابر سیاه باران زایی میشود
که هر لحظه قطره ی سیاهی می زاید
و حل میشود در بوم سفیدی از لباسم

و من با خط بریل
شعری می نویسم و می گویم
به آرزویم رسیدم

و هیچ جمله ای را توی پرانتز نمیگذارم
حتی حس بد را توی سطر ها لو می دهم

مثلا روزی که باران می بارید
و تو پخش شدی روی لباسم
و من با چشمان پخش شده روی گونه ام
عکسی که از تو کنار رودخانه کشیده بودم
به آب انداختم

پابلو نرودا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیرتالارویرایش+طراح آزمایشی وبتون
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدرس انجمن
ناظر رمان
ویراستار انجمن
کپیست انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
3,150
21,242
218
یــه رویــــ?ــــای دور ... ?☝?
وضعیت پروفایل
زِندونی تو سِلولِ جِسم ..??✌?

گنجی هستی تو

%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87.jpg


دست هایم را می بینی ؟ آن ها زمین را پیموده اند
خاک و سنگ را جدا کرده اند
جنگ و صلح را بنا کرده اند
فاصله ها را
از دریاها و رودخانه ها برگرفته اند
و باز
آن گاه که بر تن تو می گذرند
محبوب کوچکم
دانه گندمم ، پرستویم
نمی توانند تو را در برگیرند
از تاب و توان افتاده
در پی کبوترانی توامان اند
که در سینه ات می آرمند یا پرواز می کنند
آن ها دوردست های پاهایت را می پیمایند
در روشنای کمرگاه تو می آسایند
برای من گنجی هستی تو
سرشار از بی کرانگی ها تا دریا و شاخه هایش
سپید و گسترده و نیلگونی
چون زمین به فصل انگورچینان
در این سرزمین
از پاها تا پیشانی ات
پیاده ، پیاده ، پیاده
زندگی ام را سپری خواهم کرد

پابلو نرودا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیرتالارویرایش+طراح آزمایشی وبتون
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدرس انجمن
ناظر رمان
ویراستار انجمن
کپیست انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
3,150
21,242
218
یــه رویــــ?ــــای دور ... ?☝?
وضعیت پروفایل
زِندونی تو سِلولِ جِسم ..??✌?

واقعا دوستت دارم

%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA.jpg


واقعا دوستت دارم
گرچه شاید گاهی
چنین به نظر نرسد
گاه شاید به نظر رسد
که عاشق تو نیستم
گاه شاید به نظر رسد
که حتی دوستت هم ندارم

ولی درست در همین زمان هاست
که باید بیش از همیشه
مرا درک کنی

چون در همین زمان هاست
که بیش از همیشه عاشق تو هستم

ولی احساساتم جریحه دار شده است
با این که نمی خواهم
می بینم که نسبت به تو
سرد و بی تفاوتم

درست در همین زمان هاست که می بینم
بیان احساساتم برایم خیلی دشوار می شود

اغلب کرده تو ، که احساسات مرا جریحه دار کرده است
بسیار کوچک است
ولی آن گاه که کسی را دوست داری
آن سان که من تو را دوست دارم
هر کاهی کوهی می شود
و پیش از هر چیزی این به ذهنم می رسد
که دوستم نداری

خواهش می کنم با من صبور باش
می خواهم با احساساتم
صادق تر باشم
و می کوشم که این چنین حساس نباشم
ولی با این همه
فکر می کنم که باید کاملا اطمینان داشته باشی
که همیشه
از همه راه های ممکن
عاشق تو هستم

پابلو نرودا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیرتالارویرایش+طراح آزمایشی وبتون
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدرس انجمن
ناظر رمان
ویراستار انجمن
کپیست انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
3,150
21,242
218
یــه رویــــ?ــــای دور ... ?☝?
وضعیت پروفایل
زِندونی تو سِلولِ جِسم ..??✌?

وقتی تو آوازم می کنی

%D8%AA%D9%88_%D9%85%D8%AA%D8%AE.jpg


وقتی تو می خوانی مرا
وقتی تو آوازم می کنی
صدایت
لایه ای از دانه روز برمی دارد
و پرندگان زمستانی
هم آوایت می شوند

گوش دریا
پر است از زنگ و زنجیر و زنجره
از موج و اوج و حضیض
و من
پرم از تو
وقتی تو آوازم می کنی

پابلو نرودا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیرتالارویرایش+طراح آزمایشی وبتون
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدرس انجمن
ناظر رمان
ویراستار انجمن
کپیست انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
3,150
21,242
218
یــه رویــــ?ــــای دور ... ?☝?
وضعیت پروفایل
زِندونی تو سِلولِ جِسم ..??✌?

بهترین روز زندگی من



وقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم
صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی
وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم
سرت رو روی شونه هام گذاشتی

و دستم رو تو دستات گرفتی انگار از این که منو از دست بدی وحشت داشتی

وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم
صبحانه مو آماده کردی وبرام آوردی پیشونیم رو بوسیدی
گفتی بهتره عجله کنی ، داره دیرت می شه
وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم
بهم گفتی اگه راستی راستی دوستم داری
بعد از کارت زود بیا خونه
وقتی 40 ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارم
تو داشتی میز شام رو تمیز می کردی و گفتی : باشه عزیزم ولی الان وقت اینه که بری
تو درسها به بچه مون کمک کنی
وقتی که 50 سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم تو همونجور که بافتنی می بافتی
بهم نگاه کردی و خندیدی
وقتی 60 سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند زدی
وقتی که 70 ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم
در حالی که روی صندلی راحتیمون نشسته بودیم
من نامه های عاشقانه ات رو که 50 سال پیش برای من نوشته بودی رو می خوندم و دستامون تو دست هم بود
وقتی که 80 سالت شد ، این تو بودی که گفتی که من رو دوست داری
نتونستم چیزی بگم فقط اشک در چشمام جمع شد
اون روز بهترین روز زندگی من بود ، چون تو هم گفتی که منو دوست داری
به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری
و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی
چون زمانی که از دستش بدی
مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی
اون دیگر صدایت را نخواهد شنید

پابلو نرودا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیرتالارویرایش+طراح آزمایشی وبتون
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدرس انجمن
ناظر رمان
ویراستار انجمن
کپیست انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
3,150
21,242
218
یــه رویــــ?ــــای دور ... ?☝?
وضعیت پروفایل
زِندونی تو سِلولِ جِسم ..??✌?

اندک اندک



اگر اندک
اندک
دوستم نداشته باشی
من نیز تو را
از دل می‌برم
اندک
اندک
اگر یکباره فراموشم کنی
در پی من نگرد
زیرا
پیش از تو فراموشت کرده ام

پابلو نرودا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیرتالارویرایش+طراح آزمایشی وبتون
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدرس انجمن
ناظر رمان
ویراستار انجمن
کپیست انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
3,150
21,242
218
یــه رویــــ?ــــای دور ... ?☝?
وضعیت پروفایل
زِندونی تو سِلولِ جِسم ..??✌?

دوری

%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86.jpg


هنوز ترکت نکرده
در من می‌آیی ، بلورین
لرزان
یا ناراحت ، از زخمی که بر تو زده‌ام
یا سرشار از عشقی که به تو دارم
چون زمانی که چشم می‌بندی بر
هدیه زندگی که بی‌درنگ به تو بخشیده‌ام

عشق من
ما همدیگر را تشنه یافتیم
و سر کشیدیم هر آنچه که آب بود و خون
ما همدیگر را گرسنه یافتیم
و یکدیگر را به دندان کشیدیم

آن‌گونه که آتش می‌کند
و زخم بر تن‌مان می‌گذارد

اما در انتظار من بمان
شیرینی خود را برایم نگهدار
من نیز به تو
گلسرخی خواهم داد

پابلو نرودا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیرتالارویرایش+طراح آزمایشی وبتون
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدرس انجمن
ناظر رمان
ویراستار انجمن
کپیست انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
3,150
21,242
218
یــه رویــــ?ــــای دور ... ?☝?
وضعیت پروفایل
زِندونی تو سِلولِ جِسم ..??✌?

بی من اگر گام برداری

dsazcx_lo.jpg


اگر پایت دوباره بلغزد ، قطع خواهد شد
اگر دستت تو را به راهی دیگر رهنمون شود
خواهد پوسید
اگر زندگی ات را از من بگیری ، خواهی مرد
حتی اگر زنده باشی
چون سایه و یا مرگ خواهی بود
بی من اگر گام برداری بر زمین

پابلو نرودا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیرتالارویرایش+طراح آزمایشی وبتون
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدرس انجمن
ناظر رمان
ویراستار انجمن
کپیست انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
3,150
21,242
218
یــه رویــــ?ــــای دور ... ?☝?
وضعیت پروفایل
زِندونی تو سِلولِ جِسم ..??✌?

هنگام مرگ

%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%85%D9%85%D8%B2%DA%AF.jpg


می خواهم به هنگام مرگ ، دو دست تو بر چشمانم باشد
نور و گندم دستان عاشق پرست ات را
که تازگی و لطافت شان بار دگر درونم گذر کند
و نرمی دگرگونی سرنوشت ام را احساس کنم
در انتظار تویی که خفته ای ، آرزوی زنده ماندن ات دارم

می خواهم همچنان گوش به باد بسپاری
و رایحه ی دریایی که هر دو دوست اش داشتیم را بو کنی
که باز بر ماسه ای قدم برداری که با هم قدم می زدیم

می خواهم آنچه را که دوست دارم ، زنده بماند
تو که فراتر از همه چیز دوست داشته و آواز خوانده ام
از این رو ، گلگونه ی گلبار من ، همیشه شکوفا باش

برای آنکه اوامر عشق من به تو تحقق پذیرد
برای آنکه سایه ام بر گیسویت گام بردارد
برای آنکه دلیل پیام آوازم آشنای همگان باشد

عشق من ، اگر من بمیرم و تو نمیری
عشق من ، اگر تو بمیری و من نمیرم
بیا بر پهنه ی درد ، بیش از این نیفزاییم
چرا که هیچ گستره ای چون زندگی ما نیست



غبار بر گندم ، و ماسه در شن زار
زمان ، آب سرگردان ، و باد هر*زه گرد
چون دانه ای فتاده درون کشتی ، ما را برد
شاید آن زمان به هم برنمی خوردیم

و در آن چمنزار به هم برخوردیم
ای جاودانکم ! حال ماییم دوباره
چرا که چنین عشقی ، محبوب من ، پایانی ندارد

اگر دل در سینه ات از تپش افتد روزی
و آنچه سیال و سوزان در رگ های تو از جنبش بازماند
اگر صدایت از دهان ، بی هیچ صوت و آوایی برآید
و اگر دستانت از پرواز باز ایستند و در خواب شوند

عشق من ، لبانت را نیمه بگشا
چرا که باید این واپسین بو*سه ی تو و من به درازا کشد
باید که تا ابد بر دهانت بی حرکت بماند
و به این ترفند تا دم مرگ همگام من باشد

من آن دم که بو*سه بر دهان دیوانه و سردت کاشتم ، می میرم
بو*سه بر خوشه ی گمگشته ی تن ات
و به دنبال فروغ چشمان فروبسته ات

و آنگاه که خاک پذیرای آغو*ش ما گردد
در هم آمیخته به جانب مرگ یگانه می شتابیم
همیشه زنده در بو*سه ای تا ابدیت

گر بمیرم ، تو بر مرگم با آن همه نیروی ناب ات ، زنده بمان
تا که کبودی و سرما ، تا به جنون کشد
جنوب به جنوب ، بگشا چشمان محو ناشدنی ات را
و آفتاب به آفتاب ، بنواز آوای دهان گیتار گونه ات را

نمی خواهم خنده و پاهایت درنگ بدارند
نمی خواهم وصیت سرورآمیزم بمیرد
قلب ام را صدا نزن ، چرا که دیگر نیستم
درون غیاب من ، چون در خانه ای زندگی کن

این غیاب خانه ی بسیار بزرگی است
که تو از دیوارها می گذری
و خود بر فضا و تابلوهایش می آویزی

غیاب خانه ایست چنان شفاف
که من بی جان ، تو را زنده می بینم
چرا که گر عذاب بری، عشق من ، دوباره می میرم

کدامین عشاق چون ما عاشق هم بوده اند ؟
پس بیا تا بجوییم خاکستر کهنه ی قلب سوخته را
آنجا که بو*سه هامان یک به یک فرو افتد
تا که آن گل تهی ، زندگی را از نو بیابد

بیا به ستایش عشقی پردازیم که میوه ی خود سوزانید
و بر زمین فرو غلتید ، با صورت و نیرویش
تو و من فروغ جاودانه ایم
خار و سنبله ی فناناپذیر و ظریف گندم

بیا تا بر مزار آن عشق مدفون در چنان هوای سرد
از برف و بهار ، از نسیان و خزان
نور سیب تازه ای بتابانیم

بیا از طراوت گشوده ی زخمی نو
به سان عشقی کهن که خاموش می رود
در ابدیت دهان های مدفون در خاک فرو رویم

پابلو نرودا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیرتالارویرایش+طراح آزمایشی وبتون
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدرس انجمن
ناظر رمان
ویراستار انجمن
کپیست انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
3,150
21,242
218
یــه رویــــ?ــــای دور ... ?☝?
وضعیت پروفایل
زِندونی تو سِلولِ جِسم ..??✌?

عطر تو

%D8%B9%D8%B7%D8%B1%D8%AA%D9%88.jpg


به گذشته می اندیشم
جایی که تو
میان شاخه ای نشسته ای
و آرام
به میوه ای بدل می شوی
جایی که ریشه ات ، شیره زمین را می نوشد
و سرود بو*سه ات
هجاهای یک ترانه را بخش می کند

عطر تو
به تندیسی از یک بو*سه بدل می شود
و آفتاب و زمین
سوگندهاشان را به جا می آورند
در برابرت

میان شاخه ها ، گیسوی تو را خواهم شناخت
و چهره ات را
که در دل برگی تصویر می شود

و تو
تا نزدیکی عطش من
گلبرگ هایی خواهی آورد
و دهانم
با طعم تو آگین می شود
با بو*سه و خونت
که توامان ، میوه ای است مرا
از باغچه ای که عاشقانش
در آرزویند

پابلو نرودا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا