به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

متون و دلنوشته [مَـــــــــردِ مَـــن♡]

میگویند هر شخصی نیمه ای گم شده دارد،

تو اما مرد من

“تمام” گم شده ی منی…

و من یک “هیچ” ناتمام که با تو “هست” میشوم

این “هیچ” ناتمام عاشقانه تو را دوست دارد…

ای مرد دوست داشتنی دنیای زنانه ام……
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از سرکار اومد
دید من خوابیدم دلش نیومد بیدارم کنه
از خستگی کنارم خوابش برد
الهی فدای خستگیات بشم مرد من
‌ ‌...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مرد من ، زن نیستم اگر زنانه پای عشقم نایستم ، من از قبیله زلیخا آمده ام ، آنقدر عشقت را جار میزنم تا خدا برایم کف بزند....
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
الهی همیشه کنار تو باشم
الهی همیشه بمونی کنارم
تولدت مبارک مرد من..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مرد من ...
تو بعد از پدرم واقعی ترین و مردانه ترین مرد
دنیای کوچک دخترانه ام هستی....
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می پرسی: شادی چیست ؟
می گویم: زیستن با تو.
می پرسی: اندوه چیست ؟
می گویم: یک لحظه با تو نبودن.
می پرسی: زندگی چیست مرد من ؟
زندگی چیست ؟
می گویم: رها شدن درون نفس هات.
بیرون، زیر آفتاب پاییز
دو قمری سر بر شانه ی یکدیگر....
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Don be so kind;
I can tell "i love you" every
second..!

انقدر مهربون نباش؛
خب نمیتونم هرثانیه بهت بڪَم عاشقتم..!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بهش گفتم
هشتاد درصد زیبایی جهان بخاطر توئه
خندید شد صد درصد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جانا تو فقط مرا صدا بزن

ڪنج این میم مالڪیتۍ ڪہ

به اسمم میدهۍ

یڪ دنیا زندگۍ جریان دارد ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ما که از فکرِ تو شَب خواب نَداریم ولی
در بَساطِ شَب ِمان چَشم تَر از یادِ تو هست..

‍ ‍ ‍...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هیچ جای جهان
به اندازه ی بودنِ در آغو*شِ تو
برایم مزه ندارد......
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این صبح بخیر ها کفاف ِ
دوست داشتنت را نمی دهد
باید جانانه ببوسمت ......
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به قربانِ تو رفتن
نه روزِخاصی می خواهد
نه ساعت ِ مُشخَصی
تو که می خندی
باید رفت به قربانت...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آرام جانم

هر روز صبح ،خورشید

با چشمان تو قرار دارد

ازین روست

کہ آرام و قرار ندارم...️.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پوست بدنِ او با بدنم در تماس بود
و من هیچ وقت دیگر نمیخواستم که
شب به پایان برسد.....
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو عزیز خواهی ماند
️حتی اگر
️فاصله ها
️نگاهت را از من دور کند...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
و آغو*شِ تو بود
که ثابت کرد
گاهی در حصار دستانِ کسی بودن
میتواند اوجِ آزادی باشد!!!...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

عقب
بالا