*یاددیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
هیـچ جـز یـاد تـو ، رویای دلاویـزم نـیست
هیـچ جـز نـام تـو ، حـرف طـرب انگـیزم نـیست
آخرین ویرایش توسط مدیر:
*یاددیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
" تو"*یاد
هیـچ جـز یـاد تـو ، رویای دلاویـزم نـیست
هیـچ جـز نـام تـو ، حـرف طـرب انگـیزم نـیست
" گر"نیست*
نیست عاشق فکر سر و سامنش
پیرهن گر به تنش هست گریبانش نیست
•این•قصه*
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است
| تو |[حال]
تو که از صورت حال دل ما بیخبری
غم دل با تو نگویم که ندانی دردم