مشاعره | مشاعره واژه نما |

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع m.amir
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
[تو]
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
| تو |
در خیالم آمدی
محکم ب*غل کردم تو را
بی وفا این آمدن در عالم رویا چرا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
[بی وفا]
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RMwN
[بی وفا]
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟
| از |
ظاهرم چون بید مجنون است،
و باطن مثل سرو
از تواضع سر به زیر انداختم،
خم نیستم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
[BGCOLOR=rgb(255, 255, 255)]يک شبي مجنون نمازش را شکست[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بي وضو در کوچه ليلا نشست[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BGCOLOR]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
نیست

نیست جز نامی از او دست من


زان بلندی یافت قدر پست من
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دست

کاش یک روز سر زلف تو در دست افتد
تا ستانم من از او داد شب تنهائی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شب
شب فراق نداند که تا سحر چند است مگر کسي که به زندان عشق در بند است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عشق

یک ساعت عشق صد جهان بیش ارزد
صد جان به فدای عاشقی باد ای جان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

m.amir

کاربر خودمانی
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
360
پسندها
پسندها
138
امتیازها
امتیازها
43
سکه
1
"دل"
با چشمانی که تو داری
دل من سر به سلامت نبرد
سلامت
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نیازمند

چو نو گل کویر، به باران نیازمند
در غربتم ، به دیدار یاران نیازمند

یه لحظه هم ز درد، دلم را محال نیست
گم گشته ام میان هزاران نیازمند
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 6)
عقب
بالا پایین