پیرهن| شاید |
ما بوی پیرهن را در جان ذخیره داریم
شاید نیاید از مصر هر روز کاروانی
از آن دمی که گرفتم تو را در آغوشم
هنوز پیرهنم را، نشسته می پوشم
هنوز بوی تو از تار و پود زندگی ام
نرفته است که خود را به عطر بفروشم
آخرین ویرایش توسط مدیر: