مشاعره | مشاعره واژه نما |

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع m.amir
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
| شاید |
‏ما بوی پیرهن را در جان ذخیره داریم
شاید نیاید از مصر هر روز کاروانی
پیرهن

از آن دمی که گرفتم تو را در آغوشم
هنوز پیرهنم را، نشسته می پوشم

هنوز بوی تو از تار و پود زندگی ام
نرفته است که خود را به عطر بفروشم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پیرهن

از آن دمی که گرفتم تو را در آغوشم
هنوز پیرهنم را، نشسته می پوشم

هنوز بوی تو از تار و پود زندگی ام
نرفته است که خود را به عطر بفروشم
| تو |
‌قلـبِ کسی برای تـو در شَـهر می‌تَپـد
ای خوبِ بی نهایتِ شب ‌های من بیـا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
| تو |
‌قلـبِ کسی برای تـو در شَـهر می‌تَپـد
ای خوبِ بی نهایتِ شب ‌های من بیـا
خوب

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن (یا) ز تو پرسید که چنین خوب چرایی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خوب

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن (یا) ز تو پرسید که چنین خوب چرایی
| دل |
دل داده ام بر باد ، بر هرچه بادا باد
مجنون تر از لیلی ، شیرین تر از فرهاد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
| دل |
دل داده ام بر باد ، بر هرچه بادا باد
مجنون تر از لیلی ، شیرین تر از فرهاد
دل

دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی
عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دل

دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی
عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی
| دل |
تو در دل منی و سهم غیر ؛ قصه‌ی ما
شبیه عاقبتِ کوزه و ** شده‌ست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
| دل |
تو در دل منی و سهم غیر ؛ قصه‌ی ما
شبیه عاقبتِ کوزه و ** شده‌ست
دل*
تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RMwN
تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
"تو"‌
نمی دانم به چه دردی دچارم
ولی درمانِ آن در خنده ی توست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
"که"
محکم بغلم کن که دلم سخت گرفته ست
نگذار که این کوه به یکبار بریزد
که*
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
 
آخرین ویرایش:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 6)
عقب
بالا پایین