آخرین شروع | انجمن کافه نویسندگان

[Marilyn Monroe]

چشمم چو به چشم خویش چشم تو بدید
بی چشم تو خواب چشم از چشم رمید‌

ای چشم همه چشم به چشمت روشن
چون چشم تو چشم من دگر چشم ندید
​

 

[Marilyn Monroe]

کاش می‌دانستم چیست؟
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست ​

 

[Marilyn Monroe]

دل عاشق به پیغامی بسازد
خمار آلوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضت‌کش به بادامی بسازد ​

 

[Marilyn Monroe]

هرگاه به چشمان تو می‌نگرم،
خود را در کهکشانی بی انتها میبینم...​

 

[Marilyn Monroe]

پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است
گردنده فلک نیز بکاری بوده است
هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین
آن مردمک چشم‌نگاری بوده است ​

 

[Marilyn Monroe]

با یافتن چشم تو آرام گرفتم
چون شاعر درمانده پس از کشف قوافی

*

آن که چشمان مرا تَر کرد، اندوه تو بود
گرچه چشم عاشقان بوده ست از آغاز، تَر
​

 

[Marilyn Monroe]

چشم تو باده‌ترین جام حلالیست که هست
در مقامی که همان حال محالیست که هست

*

چشم مس*ت یار من میخانه می‌ریزد بهم
محفل مستانه را رندانه می‌ریزد بهم

*

برق چشم تو به هر بت بخورد می‌شکند
چه کسی دیده بتی با هنر بت‌شکنی
​

 

[Marilyn Monroe]

خورشید هم از چشم سیاه تو می‌افتد
هر روز اگر طی نکند عرض جهان را

*

دو چشمش بسان دو نرگس به باغ
مژه تیرگی برده از پر زاغ

*

مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
​

 

[Marilyn Monroe]

دل‌های سنگ را به نگاهی طلا کنی
این کیمیاگری هنر چشم‌های توست

*

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم‌ها بیشتر از حنجره‌ها می‌فهمند

*

تو با یک چشم با خلق و، به دیگر چشم با مایی
بدین منظور گم کردن، مشوّش ساز دل‌هایی
​

 

[Marilyn Monroe]

آسمان روی زمین بود و نمی‌دانستم
آبی چشم شما سر به هوا کرد مرا

*

من کزین فاصله غارت شده‌ی چشم تو ام.
چون به دیدار تو افتد سرو کارم چه کنم

*

چشمان تو غنائم جنگی ست بی گمان
با من کمی بجنگ که این هم غنیمت است​