همگانی [ جبران خلیل جبران ]

دهش (بخشش)، آنگاه که از ثروت است و از مکنت، هر چه بسیار، باز اندک باشد، که واقعیت بخشش، ایثار از خویشتن است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
به فرزند عشق خود توانید داد، اما اندیشه تان را هرگز ، که وی را افکاری دیگر به سر است ، تفکراتی از آن خویشتن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
شما دل به یار خود بسپارید ، ولی نه برای نگهداری آن ، زیرا فقط گرمی زندگی است که می تواند دلها را حفظ کند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
اگر سزاوار است آن است که دوست با جزر زندگی ات آشنا شود ، بگذار تا با مد آن نیز آشنا گردد ، زیرا چه امیدی است به دوستی که می خواهی در کنارش باشی ، تنها برای ساعات و یا قلمرو مشخصی ؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
درختان شعرهایی هستند که زمین بر آسمان می نویسد و ما آنها را بریده و از آنها کاغذ می سازیم تا نادانی و تهی مغزی خویش را در آنها به نگارش درآوریم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
گروهی از مردمند که اندکی از ثروت کلان خویش را می بخشند و آرزویی جز شهرت ندارند . این خودخواهی و این شهرت پرستی که به طور ناخودآگاه گرفتارش هستند بخشش آنان را ضایع می سازد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
و مردم هرگز نمی دانند پیشوا جز ذات عظیم آنها که به سوی آسمان سیر می کند ، شکاری ندارد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
هیچ کس نمی تواند چیزی را به شما بیاموزد جز آنچه که در افق دید و خرد شما وجود داشته و شما از آن غافل بوده اید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
قلب شما در سکوت و آرامش ، به اسرار روزها و شبها شناخت می یابد ولی گوشهایتان در حسرت و آرزویند که آوای چنین شناختی را که بر قلبهایتان فرود می آید ، بشنوند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
گنجی که در اعماق نامحدود شما حبس شده است ، در لحظه ای که خود نمی دانید ، کشف خواهد شد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
عقب
بالا پایین