طنز _منو بابام_

به بابام گفتم منو بفرست ایتالیه برات نوه دو رگه میارم
گفت حالا نمیشه تگری نزنی تو ژن خارجیا؟ :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تازه شکست عشقی خورده بودم و ل*ب بالکن داشتم به آسمون نگاه میکردم...
بابام اومد دستشو گذاشت رو شونم گفت الان وقتشه که بپری پایین که هم خودت هم دردات رها بشن
گفتم باشه الان بپرم گفت نه بزار من برم که نیوفته گردنم بعد بپر :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سر سفره به بابام گفتم دیگه میخوام مستقل بشم
گفت دنگ غذات میشه 20 تومن ترشی هم مهمون من بودی
بزرگوار دستو بالش یکم تنگه وگرنه دوسم داره :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یکی از تفریحات خانوادگیمون اینه که بابام میشینه بلیط هواپیما به شهرای مختلفو میخونه ما میگیم اووو چه خبره :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با گوشی بابام خواستم برم ی و ت و ب دیدم تو قسمت سرچش نوشته سلاخی ...تیز کردن چاقو ...آناتومی بدن ایشالله که میخواد به قصابی تغییر شغل بده :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ساعت 7 صب بیدار شدم دیدم بابام نیم ساعت زودتر بیدار شده صبحونشم خورده نشسته جلو تلوزیون
گفتم بابا چرا زودتر پاشدی میخوای جایی بری؟
گفت نه نون کم بود ترسیدم بیدار بشی تمومش کنی​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یه بار تویه مجلسی نشسته بودیم پرسیدن چای یا قهوه اومدم کلاس بزارم یه لیوان آب لطفا بابا گفت یعنی همه جا باید نشون بدیچیز خوریات متفاوته:/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
داداشم اومد خونه نصف چونه و یقش رژلبی بود بعد میگه بستنی شاه توتی خوردم
بابام ازونور گفت انگار ما تا حالا بسنی شاه توتی نخوردیم :/
انتظار نداشتم...​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
میگن تو بهشت هرچی با کارت بابات بخری براش پیامک نمیره :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﯾﻪ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﻣﻦ ، ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ ﭼﯿﻪ ؟ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻧﯿﮕﺎﻡ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟ ﻣﯿﮕﻪ : ﺣﻀﺮﺕِ ﻋﺒﺎﺳﯽ ﻗﯿﺎفه ﺧﻮﺩﺗﻪ ﯾﺎ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭﻣﯿﺎﺭﯼ ؟ همین فردا میرم چادر میزنم توی بهزیستی :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین