هر شیوه ی شیرینی
که در ذهن می چشی
یکی از راهکار ها را خط زده ای!
معجزه
به شکلی از در می آید
که انتظارش را نداری
...
اطمینان کن و بگذر
فکر نکن
خیال نکن
شاید خدا آنقدر ها هم خلاق نباشد!!
جهان جادویی ست
می آیی
جادوگری می کنی
زندگی چیز بهتری می شود
می روی
جادوگر می شوم
می نشینم ورد می خوانم
فوت می کنم به عکس هات
فال می گیرم
...
نمی خواهی اگر شب ها گردِ خانه ات بگردم
بگو خدا رحم کند
جارو ها پرواز نکنند!
ما نه خون ِرنگین تری داریم
نه چشم و ابروی مشکی تری
می گذرد
و سال به سال یادی از هم نمی کنیم
بعدها
...
مثل همه ی آن ها که به هم گفتند "دوستت دارم"
و سال به سال یادی از هم نکردند
بعدها