دلنوشته ♥ دلنـوشـتـه هـای ♥مــحـمـد مـرکــبـیـآن♥

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Diako
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پشت ِ پلک هایم
برکه ها خشکیده اند !
آنجا شب است
تو به خواب می روی
و خورشید ِ ایستگاهی
درست در سمت ِ چپ ِ پیشانی ام
خاموش می شود !
قطاری
در مسیر باکرگی ِ گوش ام
می ایستد !
شقیقه ام
بخشی از
قلبم را می تپد !
اینجا روز است
کاش
راهی بود
برای گذر ِ این ساعت های مُرده
به سوی شب ِ پیراهن ِ تو
به سپیده ی تخت ات ..
تو شعر را بیشتر از "من" دوست می داشتی
بخاطر ِ این
پنهانی
نگاه می کردی
و من
آشکار
رسوا می شدم
آنجا شب است
مَردان ِ شهر
به همبستری با تو
می اندیشند ..
چیزی نگو
تو برای تفسیر ِ آن همه زنانگی
زیادی شعری !
من
از لبانت
حرف ات را
بو می کِشم !
پس
به پیش چشمانم نمی آیی ؛ از دلم برو تا می توانی ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پـیــانـیـسـت نـیـسـتـم ؛

خـوب مـی نـوازد انـگـشـتـانـم امـا

اگـر بـر تــــــــن ِ تـــــــــو

نـوازشـگـر شـونـد !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نخواه کوه پا در میانی کند

او هم برای این همه گریه

شانه نمی شود !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پشیمان اند کفش هایم
که این همه راه ؛
راه آمدند با نیامدن ات ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تُندبادی می خواهد
دستانم ..
باید تو را
از پریشانی ِ کاغذها
خط بزنم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
و من باز

دارم تنها می مانم

به گنجه ی ساعتت

نگاه کن !

من باز

دارم خاک می خورم ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بـایـد دروغ بـگـویـم

تـو را دوسـت مـی دارم

بـایـد دروغ بـگـویـم

تـو را دوسـت نـمـی دارم ...


تـو هـیـچ چـیـز را

بـه وقــتــ َــش نـمـیـپـرسـی !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو بال باز می کنی

به هوای پرواز

من ِ خوشخیال اما

آغو*ش باز می کنم باز !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بـه تـو فـکـر هـم نـکـنـم ،

از تـوسـت هـرچـه مـی نـویـسـم ؛

در نـاخــــودآگـــاه ِ مــن نـشـسـتـه ای ! ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بـا تـمـامِ زنـانـگـی ِ ســُــرخـــَــت

کـنـارم بــخــواب

تـا ابـد

کـه هـیـچـگـاه

بـه مـا نـمـی رسـد ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
عقب
بالا پایین