دلنوشته ♥ دلنـوشـتـه هـای ♥مــحـمـد مـرکــبـیـآن♥

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

نخست ثانیـه ها
کمی بعد دقیـقه ها
ساعت ها
روزهـا ...

به خودت که می آیـی
می بینـی
سال هـاست
درد می کشی وُ
چیـزی حس نـمی کنی

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

یک صنـدلی نزدیکتــر به تـو نشستـن

چنـد قــدم بیشتــر بـا تـو راه رفتـن

خـوشبخــتی

کوچکـــتــرین لحظـه های حضــورِ توست

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

کـاش حـرفی از آسمـان

بـه زبـان نمـی آوردی

به زمیـن عـادت کـرده بـودم ..

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

می زنی بیرون، بی حوصله و عصبانی، سیگاری می گذاری کُنجِ لبت وُ فندک می زنی. دو سه بار پُشتِ هم به آن پُک می زنی و انتظار داری که آرام شوی

آرام نمی شوی

وقتی بعد از سیگار اول،سیگار دوم،سوم ... باز آرام نمیشوی

دیگر سیگار تسکین نیست. سیگار هم جزیی از زندگیت شده. جزیی از دردهایت که کم پیش می آید احساسشان کنی.

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

چسبیـده ام به تــو
بسانِ انسـان
به گنـاهَش

هرگـز
تـرکت نـمی کنـم.

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

آسمان
چشم های تو بود،
پنجره را باز کردی
و من
پَر
پَر زدم ..

برای دوست داشتنت
پرنده باید بود.

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

وقتــی سفـــر

دوست داشتــنِ تـــو باشــد

رفتــن هـم آمــدن اســت ..

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

دورم
دور از تــو
و قـرار نـیست
شبـی
آیفـون صـدایت کنـد
"بیــا
در را بـاز کن
رسیـد
تکـلیـفِ تنـهایـی روشن شد
چـراغ را روشن کن
زنـدگی روشن شد"

دورم از تــو
دور
و آیفـون
هرگـز به حـرف نـمی آیـد.

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

صـدایــت نیست

و جهـــان

جـای تمــامِ لحظــه های بی تــو بودنم

سیگـــاری از کنارِ گـــوش اش بیرون کشید ..

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

دوست دارم
سه شنبـه ی آخر اسفنـد
از زیر کُرسی ِ تنـهایی ام
نـبودنت را بکِشم بیـرون
بی انـدازم کفِ اتـاق
شعر بپـاشم روش
کبـریت بزنـم
و از آتـشِ یک سـال انتـظار
بپـرَم ..