طنز [ میم توییت ]

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع مآریان
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یه وقتایی یه چیزایی تو گوگل سرچ میکنم که دیگه گوگل ازم تست ربات نمیگیره، میگه ها کن ببینم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‏کاش برگردیم به اون دوران که تو خیابون گربه ها رو مجید صدا میزدیم و از خنده ریسه میرفتیم :‌)))
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‏هر ایرانی:
نه من دماغم قوز نداشته، بچه بودم شکسته.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‏رفتم فلافلی سلف سرویس، یارو گفت فقط اندازه نونتون میتونید چیزی بزارید و ساندویچ رو پر کنید، منم از تو پارچه نون سنگک رو اوردم بیرون پرش کردم، بی جنبه بیرونم کرد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من کلاً اون قسمت از مغز که برای یاد گرفتن آدرس ها و خیابوناست رو ندارم
- جناب نقطه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‏دیشب با داداشم سرته دیگ سیب زمینی دعوا میکردیمو همو میزدیم که صدای گوینده ی راز بقا از تلویزیون اومد: گورخر و تمساح جوان بدون هیچ جنگی درکنار برکه مشغول نوشیدن آب هستند.
بنده خدا مامانم یه آهی کشید و رفت تو اتاقش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‏یه سری مهمون اومد خونمون نزدیک شام بابام برگشت گفت: میرسید برین خونه شام بزارین؟ دیرتون نشه
دیگه هیچ وقت نیومدن خونمون
- هیساکو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‏همیشه دلم میخواست خواهرم منو ب*غل کنه ولی خب هیچوقت این کارو نکرد =)
البته این که خواهر ندارم هم بی‌تاثیر نیست
- مدیوبر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‏مامانا هر چقدرم که مهربون باشن وقتی قاشق بکشی ته ماهیتابه تفلن جدیدش قطعا کتک میخوری
- کبریت بی‌خطر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‏‌‌یکی زیر پوشش زنده‌ی ناسا نوشت: «برمداری عزیز؟»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین