در حال تایپ رمان احلامِ بیداری | خانومِ اِل

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع دامبلرد
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

دامبلرد

کاربر خودمانی
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
320
پسندها
پسندها
3,281
امتیازها
امتیازها
183
سکه
210
‌‌
نام رمان: احلامِ بیداری
نویسنده: خانومِ اِل
ژانر: اجتماعی، عاشقانه

خلاصه ی رمان :
در دنیایی که روابط به سرعت با یک کلیک ساخته و شکسته می‌شود، آتاناز تنها به یک هدف فکر می‌کند، پیشرفت!
اما زمانی که پیامی از جایی دورتر از انتظار می‌آید، همه چیز رنگ دیگری به خود می‌گیرد. او نمی‌داند که این ارتباط که در ابتدا تنها یک تصمیم تجاری بود به زودی سرنوشت دیگری خواهد یافت. شاید آنچه در پس خطوط سرد و بی‌روح نهفته است، چیزی باشد که هیچ کدام از آنها آمادگی درکش را ندارند.
 
آخرین ویرایش:
نویسنده‌ی عزیز؛
ضمن خوش‌آمد گویی و سپاس از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای انتشار رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان، قوانین تایپ رمان را مطالعه فرمایید:
[قوانین جامع تایپ رمان]

برای رفع ابهامات و اشکالات در را*بطه با تایپ رمان، به این تاپیک مراجعه کنید:
[اتاق پرسش و پاسخ رمان‌نویسی]

برای سفارش جلد رمان، بعد از ۱۰ پست در این تاپیک درخواست دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد]

بعد از گذاشتن ۲۵ پست ابتدایی از رمانتان، با توجه به شراط نوشته شده در تاپیک، درخواست تگ دهید:
[درخواست تگ رمان]

برای سنجیدن سطح کیفیت و بهتر شدن رمانتان، در تالار نقد، درخواست نقد مورد نظرتان را دهید:
[تالار نقد]

بعد از ۱۰ پست‌ برای درخواست کاور تبلیغاتی، به تاپیک زیر مراجعه کنید:
[درخواست کاور تبلیغاتی]

برای درخواست تیزر، بعد از ۱۵ پست به این تاپیک مراجعه کنید:
[درخواست تیزر رمان]

پس از پایان یافتن رمان، در این تاپیک با توجه به شرایط نوشته شده، پایان رمانتان را اعلام کنید:
[اعلام پایان تایپ رمان]

جهت انتقال رمان به متروکه و یا بازگردانی آن، وارد تاپیک زیر شوید:
[درخواست انتقال به متروکه و بازگردانی]

برای آپلود عکس شخصیت های رمان نیز می توانید در لینک زیر درخواست تاپیک بدهید:
[درخواست عکس شخصیت رمان]

و برای آموزش‌های بیشتر درباره‌ی نوشتن و نویسندگی، به تالارآموزشی سر بزنید:
[تالارآموزشی]


با آرزوی موفقیت شما

کادر مدیریت تالار رمان انجمن کافه نویسندگان
 

مقدمه:

تقدیم به آن‌هایی که در سکوت عاشق شدند،
به آن‌هایی که صدای قلبشان را تنها از پشت صفحه‌های سرد شنیدند،
به آن‌هایی که در جست‌وجوی حقیقت، خود را در دل یک دروغ گم کردند.
در این دنیای پر از کلماتِ ناتمام و نگاه‌های پنهانی، شاید هیچ چیزی بیشتر از یک صدا، انسان‌ها را به هم نزدیک نکند.
و شاید هیچ‌چیز دردناک‌تر از آن نباشد که فقط یک صدای ناشناس، همه چیز را تغییر دهد...

***
سخن نویسنده:
هدفم از نوشتن این رمان این بود تا برشی کوچیک از روابط امروزی رو به رخ بکشم، اینم بگم که تمام شخصیت ها و مکان های نام برده در رمان اتفاقی و زاده ی ذهن نویسندست. لطفا تا تموم شدن رمان هیچ کدوم از شخصیت ها رو مورد قضاوت قرار ندید.
 
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
عقب
بالا پایین