بر درگه دوست، هر که صادق برود

تا حشر ز خاطرش علائق برود



صد ساله نماز عابد صومعه‌دار

قربان سر نیاز عاشق برود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گر نبود خنگ مطلا لگام

زد بتوان بر قدم خویش گام


ور نبود مشربه از زر ناب

با دو کف دست، توان خورد آب


ور نبود بر سر خوان، آن و این

هم بتوان ساخت به نان جوین


ور نبود جامه اطلس تو را

دلق کهن، ساتر تن بس تو را


شانه عاج ار نبود بهر ریش

شانه توان کرد به انگشت خویش


جمله که بینی، همه دارد عوض

در عوضش، گشته میسر غرض


آنچه ندارد عوض، ای هوشیار

عمر عزیزیست، غنیمت شمار


~~~
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین