درحال پیشرفت جعبه نقره‌ای | به ترجمه مونا

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع ANIL
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

ANIL

مترجم آزمایشی
ویراستار
مقام‌دار آزمایشی
نوشته‌ها
نوشته‌ها
37
پسندها
پسندها
442
امتیازها
امتیازها
53
سکه
128

عنوان: جعبه‌ی نقره‌ای
عنوان اصلی: The Silver Box
نویسنده: Jacques Futrelle
مترجم: مونا

پروفسور آگوستوس ون دوسن، منطق‌دان مشهور، با یک معمای پیچیده روبه‌رو می‌شود: سرقت یک جعبه‌ی نقره‌ای ارزشمند از یک مجموعه خصوصی. هیچ نشانه‌ای از ورود اجباری وجود ندارد و مظنونین شامل اعضای خانواده و خدمتکاران هستند که هر کدام انگیزه‌ها و اسرار پنهانی دارند.
[ون دوسن باید با استفاده از قدرت استدلال و منطق خود، راز این سرقت را کشف کند و پرده از نیرنگ‌های پیچیده بردارد.]
 
آخرین ویرایش:



مترجم عزیز، ضمن خوش‌‌آمد گویی و سپاس از انجمن کافه نویسندگان برای منتشر کردن رمان ترجمه‌ شده‌ی خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ ترجمه‌ی خود قوانین زیر را با دقت مطالعه فرمایید.

قوانین تالار ترجمه

برای درخواست تگ، بایست تاپیک زیر را مطالعه کنید و اگر قابلیت‌های شما برای گرفتن تگ کامل بود، درخواست تگ‌‌ترجمه دهید.

درخواست تگ برای رمان در حال ترجمه

الزامی‌ست که هر ترجمه، توسط تیم نقد رمان‌های ترجمه شده؛ نقد شود! پس بهتر است که این تاپیک را، مطالعه کنید.

درخواست نقد برای رمان در حال ترجمه

برای درخواست طرح جلد رمان ترجمه شده بعد از 10 پارت، بایست این تاپیک را مشاهده کنید.

درخواست جلد

و زمانی که رمان ترجمه‌ی شده‌ی شما، به پایان رسید! می‌توانید در این تاپیک ما را مطلع کنید.

اعلام اتمام ترجمه

موفق باشید.

مدیریت تالار ترجمه
 
پروفسور آگستوس اس. اف. ایکس. ون دوسن با قاطعیت اظهار داشت: «جنایتکاران واقعاً بزرگ هرگز کشف نمی‌شوند، به این دلیل ساده که بزرگترین جنایاتشان، یعنی جنایاتی که هرگز به عنوان جنایت کشف نمی‌شوند؛ هیچ وقت برملا نمی‌شوند.»

او ادامه داد: «آقای گریسون، در ارتکاب جرم هم نبوغ وجود دارد، درست همانطور که در کشف آن باید وجود داشته باشد، مگر اینکه کارِ بی‌مغز یک آدم ناشی باشد. در حالت اخیر، حتی مواردی بوده که پلیس هم توانسته حقیقت را کشف کند. اما جنایتکار متخصص، مرد نابغه یا همانطور که می‌توانم بگویم، حرفه‌ای تنها جرمی را کامل می‌داند که اصلا و ابداً نتوان آن را یک جرم جلوه داد؛ بنابراین، جرمی که هرگز او را، یا هیچ کس دیگری را، درگیر نکند.»

جی. مورگان گریسون، سرمایه‌دار، در میان دود سیگارش با تأمل به این مرد کوچک و چروکیده علم "ماشین متفکر" نگاه کرد.

ماشین متفکر ادامه داد: «این یک واقعیت روانشناختی عجیب است که جنایتکار اتفاقی، از جنایت خود از پیش، و از یک تا ده دقیقه پس از آن، به خودش می‌بالد. به عنوان مثال، مردی که به خاطر انتقام می‌کشد، می‌خواهد دنیا بداند که کار اوست؛ اما پس از ده دقیقه، ترس و وحشت مطلق به سراغش می‌آید و سپس، به طور متناقضی، به دنبال پنهان کردن جرم خود و محافظت از خود با ابزاری شفاف اما کاملاً ناکافی می‌گردد، به دلیل آنچه که در هیجان پیش از عمل گفته یا انجام داده است. با ترس، وحشت می‌آید؛ با وحشت، بی‌مسئولیتی؛ و سپس او اشتباه می‌کند، راهی را باز می‌کند که ذهن آموزش‌دیده از انگیزه تا سلول زندان دنبال می‌کند.»
 
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
عقب
بالا پایین